دونالد تاسک، رئیس شورای اروپا پس از دیدار با دونالد ترامپ گفت که دو طرف دیدگاه های متفاوتی در قبال روسیه دارند. اگرچه جزئیات این تفاوت فاش نشده است اما می توان با خیال راحت فرض کرد که ترامپ با وجود تمام مشکلات رسوایی اش در خانه در رابطه با روسیه، مواضعی نزدیک تر به مسکو نسبت به تاسک داشته باشد.
چندی پیش کانال تلویزیون سی سی تی وی چین اعلام کرد که شرکت فضایی چین و واحد دولتی هواپیماسازی «آنتونوف» اوکراین قراردادی امضا کردند که مطابق آن چین حق مالکیت هواپیمای ترابری عظیم جثه «آنتونوف – 225 مریا» همراه با طرح ها و اسناد فنی آن را خواهد داشت.
سال 1989 میلادی، یعنی همان سالی که پاول پیِنیاژک (خبرنگار حوزه جنگ لهستانی) به دنیا آمد، در نگاه بسیاری از غربیها پایانی برای تاریخ به شمار میرفت. اما پس از انقلابهای مسالمت آمیز در اروپای شرقی، چه جایگزینی برای لیبرال دموکراسی میتوانست وجود داشته باشد؟
اگر روندی که در حل پرونده هسته ای ایران طی شد، نتواند برای حل سایر موضوعات بین المللی -آن گونه که برخی انتظار دارند- جوابگو باشد، چه اتفاقی می افتد؟ در کنفرانس امنیتی مونیخ 2016 بسیاری از شخصیت های سیاسی از جمله فدریکا موگرینی مدعی بودند که تجربه توافق هسته ای با ایران نشان داده که رویکرد برد-برد ممکن است و باید در سایر موارد نیز مورد استفاده قرار بگیرد.
در حالی که اوکراین خود را از بازار روسیه محروم می سازد، ایران برعکس، حاضر است به اتفاق یاران روسیه، هر چه عمیق تر در این کشور ریشه بدواند. اتحادیه اقتصادی یورو آسیا و ایران شعاع تجارت آزاد را تشکیل می دهند و در این میان، در سال آینده، حقوق گمرکات برای محصولات کشاورزی ایران کاهش خواهد یافت و این فقط یکی از ابعاد عمیق تر شدن همکاری ها می باشد.
در واکنش به دخالت روسیه در سوریه و اوکراین، غرب بر تحریمهای اقتصادی یا ابتکارعملهای شکست خورده تکیه کرده در حالی که تجربه نشان داده است اقدامات مستقیمی که رفتارهای مشکلساز را مورد هدف قرار میدهند، موثرتر خواهند بود. در اوکراین و سوریه غرب به نظر میرسد کمتر نسبت به اهدافش و دستیابی به آنها اطمینان دارد. در مقابل روسیه نشان داده است که اهدافی روشنتر را پیگیری، به نتایج بیشتر توجه و با سرعت بیشتری عمل میکند.
تهاجم روسیه علیه اوکراین یکی از بزرگترین تراژدی های دوران ما است، نه تنها به خاطر هزینه های انسانی که برجای گذاشته است، بلکه چون کاملاً بیهوده بوده است. در واقع رهبران روسیه اساساً درباره نیات غرب دچار قضاوت اشتباه شدند و رویارویی ای که منافع هر دو طرف را تضعیف می کند کاملاً غیر ضروری بوده است.
اگر روسیه نقش خود را در دامن زدن به جنگ در شرق اوکراین به عنوان یک راهنما تلقی کند، این کشور برخی از فریبها و تاکتیکهای جدید خود را برای شورشیان سوری و متحدان آنها نگه داشته است. مداخله اخیر روسیه در جنگ داخلی سوریه به نوعی شبیه مداخله این کشور در شرق اوکراین است، جایی که مسکو از درگیریهای قومیتی در آن بهره گرفت و با تامین تسلیحات، استقرار نیروهای داوطلبی و غیرقانونی تلاش کرد که غرب را فریب دهد.
در حال حاضر وضعیتی حیاتی در روابط آمریکا و روسیه ایجاد شده است. جنگ داخلی در اوکراین در حال تبدیل شدن به بنبستی متقابل بوده، توافق هستهای عملی با ایران به نتیجه رسیده و روسیه در حال تقویت حضور نظامی خود در سوریه میباشد؛ اقدامی که خطر مواجهه با ایالات متحده را افزایش میدهد و در عین حال دارای پتانسیل برای مشارکت (دوجانبه) علیه داعش است.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه با وعده پایان دادن به بحران به سوریه وارد شد. اما وضعیت بدتر شده است و تنها انگیزه پوتین برای تخریب منافع غرب بیشتر شده است. در روزهای اخیر روسیه بمباران مخالفان رژیم سوریه را آغاز کرده است. روسیه به بهانه تهدید داعش این حملات را آغاز کرده اما در حقیقت عملیات روسیه در راستای نگه داشتن بشار اسد در قدرت است و با این کار قصد دارد راه قطعنامه ای که پس از توافق هسته ای ایران از آن صحبت شد را ببندد.
دولت روسیه اخیراً برای بار دوم ادعای مالکیت خود بر اراضی وسیعی از مناطق قطب شمال را با اتکا به تفسیر زیرکانهای از قوانین بینالمللی به سازمان ملل متحد تسلیم کرد. شکی نیست که همزبان با ذوب شدن بخش وسیعی از لایههای یخبندان قطب شمال استخراج منابع عظیم نفت و گار و ماهیگیری در این مناطق سادهتر خواهد شد و این میتواند برای روسیه امتیاز مهمی باشد. ولی به احتمال زیاد سازمان ملل متحد این ادعای روسیه را رد خواهد کرد.
ولادیمیر پوتین در جای جای چچن حضور دارد. از در و دیوار مدارس این ناحیه گرفته تا بلوکهای آپارتمانی، صورت رییس جمهور روسیه همچون خدایگانی که بر همه چیز واقف است، از بالا به شما مینگرد. چهرۀ او روی بیلبردهای کنار جاده و بزرگراه، پیش چشم رانندگان و مسافران است. مسافرانی که با پروازهای هر روزه از مسکو به فرودگاه محلی چچن وارد میشوند، بالای گیت های خروجی شاهد عکسهای باشکوهی از پوتین هستند.
تعمیق اختلافات روسیه و اتحادیه اروپا بر سر بحران اوکراین،
سرگئی لاوروف را در کنفرانس امنیتی مونیخ وادار به بازطرح این پرسش
«تاریخی» کرد که اروپا درصدد ایجاد چه ساختار امنیتی در این قاره است، با
روسیه، بدون روسیه یا علیه روسیه؟ سئوالی که در دورههای مختلف تاریخ روابط
روسیه و اروپا مطرح بوده است. وزیر خارجه روسیه با اشاره ضمنی به ناخرسندی
مسکو از کارگزاری بروکسل برای امریکا و اشاره به اینکه
اندیشکده روابط بینالملل فرانسه در یادداشتی به قلم توماس گومارت مدیر
این مؤسسه در تازهترین تحلیل خود به سیاستها و روابط دیپلماتیک روسیه در
اروپای شرقی و منطقه خاورمیانه پرداخته است. تحلیلگر مؤسسه روابط بینالملل
فرانسه بر این باور است که ارتباط مهمی میان اوضاع موجود در اوکراین و
اروپای شرقی (ازجمله شرایط موجود در چچن و شمال قفقاز) و روابط و سیاستهای
روسیه در خاورمیانه (بهخصوص در ارتباط با ایران، ترکیه،
بیش از یک سال از آغاز درگیریها در شرق اوکراین میگذرد. ممکن است ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را نتوان پیروز این درگیریها نامید اما به طور قطع او بازنده این میدان هم نیست. به گفته تحلیلگران، پوتین با حمایت از جدایی طلبان اوکراینی ریسک بزرگی را گردن گرفت اما توانست مقامات حامی غرب کییف را برای درخواست از غرب و پشت کردن به روسیه تنبیه کند.
تحولات اوکراین با همان
سرعتی که شکل گرفت و به اعتراضات خشونتبار تبدیل و باعث سرنگونی یانوکوویچ
شد، و در پی آن مداخله روسیه و الحاق شبهجزیره کریمه به این کشور را در
پی داشت، همچنان حالت پیشبینیناپذیری خود را حفظ کرده و پتانسیل حوادث و
تغییرات بیشتر را دارد. این وضعیت ناشی از وجود متغیرهای مختلف داخلی،
منطقهای و بینالمللی به
ویژه تقابل روسیه و غرب با منافع متعارض است که پیشبینی تحولات را مشکل
میکند.
تخطی از حقوق بینالملل، نقض حاکمیت کشورها، نادیده گرفتن محوریت سازمان ملل در حل و فصل چالشهای بینالمللی و استفاده از زور در عرصه بینالملل از جمله اصلیترین انتقادات روسیه به غرب (در مفهوم کلی و منظور ائتلاف غربی به رهبری امریکا) طی سالهای اخیر بوده