هرچند اصطلاح «دیپلماسی
عمومی» طی سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگری در سیاست بینالملل به گوش
میرسد، اما کاربست آن قدمتی به درازای تاریخ دارد و دولتها در کنار تلاش
برای تأثیرگذاری بر «دولتهای» دوست، رقیب و متخاصم، اقداماتی را برای فتح
قلوب و اذهان «ملتها» نیز در دستور داشته و دارند. در شرایط حاضر، به تبع تغییرات شتابان در نظام بینالملل،
جوزف نای، تحلیلگر و تئوریپرداز آمریکایی در یادداشتی با هشدار درباره
تاثیرات بلندمدت «انزوا و زوال روسیه» برای غرب، بر نیاز غربیها به مسکو
در موضوعاتی از قبیل ایران تاکید کرد. او با تصریح بر «منافع مشترک» غرب و
روسیه بر سر موضوعاتی چون ایران، درباره تاثیرات منفی «انزوا و زوال» مسکو
برای غربیها هشدار داد. «هم زمان با اینکه اروپا درباره اینکه آیا رژیم
تحریمها علیه روسیه را حفظ کند
روابط روسیه و غرب که در
آغاز دوره سوم ریاستجمهوری پوتین در فضای رکود آغاز شده بود، با تشدید
تحولات در سوریه و سپس اوکراین وارد دورهای از تنش مستقیم شده است. هرچند با توجه به پویایی فزاینده شرایط، نمیتوان
با قاطعیت درباره دستآوردهای نهایی روسیه در این دو موضوع سخن گفت، اما
دستکم تا مقطع حاضر، این واقعیت پذیرفتنی است
«نشنال اینترست» در گزارشی به قلم «نیکولاس گوسدف»، استاد مطالعات امنیت ملی در کالج جنگ دریایی و نویسنده کتاب «سیاست خارجی روسیه: منافع، جهت ها و بخش ها» نوشت: تحلیلگران غربی حوادث اخیر روسیه را تفسیر به نوعی نوسان به مرحله ای دیگر می کنند. هفت ماه پیش وقتی قیمت نفت بالا بود و کرملین، کریمه را بدون شلیک گلوله ای تصرف کرد اوضاع به گونه ای بود که نمی شد
«پروژکت سیندیکیت» در گزارشی به قلم «جوزف نای» نوشت: گروه استراتژی آسپن که یک گروه فراحزبی متشکل از کارشناسان سیاست خارجی می باشد، توسط برنت اسکوکرافت مشاور امنیت ملی اسبق ایالات متحده و من تشکیل شده است، این گروه اخیراً با یک پرسش روبه رو شده است، این که چگونه می توان پاسخ اقدامات روسیه در اوکراین را داد. ناتو هم با همین سوال روبه رو شده است.
غرب باید در حالی در برابر ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه مقاومت کند
ولادیمیر پوتین در
سخنرانی سالانه خود در مجمع فدرال روسیه با طرح گزارههایی چون؛ «روسیه در
دفاع از حقوق بینالملل میخواهد رهبر باشد»، «مسئولیت تاریخی روسیه در
جهان بیثبات روبه افزایش است» و روسیه «یکی از تضمینکنندگان مهم ثبات
منطقهای و جهانی است»، با صراحت و آشکاری بیشتری «تمایلات جهانی» این کشور
را مورد تأکید قرار داد.
چکیده غم
از دست رفتن عظمت دورههای تزاری و شوروی را میتوان یکی از معدود نقاط
اشتراک طیفهای متنوع فعال در روندهای سیاسی- اجتماعی روسیة پساشوروی
دانست. این احساس که در قالب آرمان تبدیل روسیه به یک «قدرت بزرگ» نمود
مشهودی یافته،