نیمه دوم قرن 19 زمانی که آسیای مرکزی به عرصه «بازی بزرگ» میان امپراطوریهای روسیه و بریتانیا تبدیل شد، رویدادهایی که در آسیای مرکزی به وقوع پیوست در تمام جهان مورد توجه قرار گرفت. در آن زمان بسیاری گمان میکردند که کشمکشهای محلی در گردنههای پامیر و هندوکش میان قبایل محلی وفادار به لندن و پتربورگ، قادر به تعیین سرنوشت سیاسی کره زمین است.
برای ناظران عادی بازدید برنامه ریزی شده پوتین از قزاقستان، تاجیکستان و قرقیزستان ممکن است سفری معمولی به نظر برسد. اما جزئیات بیشتری در این داستان وجود دارد. اوراسیا در حال حاضر از نظر جغرافیای سیاسی در حال پیشرفت است و پوتین می خواهد به تصرف این منطقه سرعت ببخشد. چشم اندازی برای ادغام اقتصادی منطقه براساس اجماع و احترام به حاکمیت ملی. اما روسیه نمی تواند این کار را به تنهایی انجام دهد.
آسیای مرکزی مانند جایزه ای است که هربار در بازی بزرگ و قدیمی بین قدرت هایی همچون روس ها، انگلیسی ها، ایرانی ها، مغول ها و ترک ها در زمان های مختلف و با ترکیب های مختلف دست به دست می شده است. نشسته بین تقاطع استپهای روسیه، مرزهای غربی چین، گذرگاه های کوهستانی به شبه قاره هند و خاورمیانه مدرن، منطقه ای که گاهی مانع و گاهی پل بین قدرت ها بود. مسیری برای تجارت و بزرگراهی برای تهاجم.
در حالی که همه تمرکز واشنگتن بر شورشیان دولت اسلامی (گروه تکفیری صهیونیستی داعش) و دیگر شورشیان اسلام گرا معطوف شده است، اما واشنگتن با تهدید چنین گروه هایی بسیار فاصله دارد. خطر این گروه ها واقعی است اما واشنگتن و هم پیمانانش هزاران مایل با این گروه ها فاصله دارند. اما از نظر روسیه - که تنها چند صد مایل با قلمرو شورشیان اسلامی در افغانستان فاصله دارد- می توان گفت تهدید این گروه ها درست به درهای روسیه رسیده است.