در تمام مباحث ژئوپلیتیک هر زمانی که کسی شروع کرد ایرانی ها را دسته ای از خشونت طلبان معرفی کند نکته ای که نئوکان ها به آن اصرار دارند، من به آنها یادآوری کردم که ایرانی ها قوم پارس هستند و پارس ها بودند که شطرنج را اختراع کردند. قاطی کردن ایران با عرب ها ـ داعش، القاعده و غیره ـ نه تنها نادانی بلکه بسیار خطرناک است. زیرا با این کار شما دشمن خود را دست کم می گیرید و برای دوستان من این قدم برداشتن اولین گام در مسیر شکست است.
دونالد ترامپ بهتر است که این مساله را سریع یاد بگیرد وگرنه دولت او با یک خطای آشکار در سیاست خارجی شناخته خواهد شد. در طول آخر هفته ایران باعث شد که همه بدانند ایالات متحده خواستار ملاقاتی سری بین رئیس جمهور ترامپ و حسن روحانی شده است درست یک روز بعد از اینکه ترامپ یکی از تندترین و نادرست ترین سخنرانی های تاریخ سازمان ملل متحد را انجام دارد. روحانی این ملاقات را رد کرد. هفته گذشته رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه تقاضای خود برای خروج سپاه پاسداران ایران از عراق را به طور عمومی اعلام کرد چراکه حالا جنگ علیه داعش با پیروزی به پایان رسیده است. عراق پاسخ قطعی ای به این خواسته نداده است.
آیا کسی متوجه شده است درباره این که ترکیه سیستم دفاع موشکی S-400 را از روسیه خریداری کرده چقدر کم صحبت شده است؟ البته که ژنرال های ناتو در این باره غر خواهند زد اما موضوع اصلی تغییر ذهنیت ترکیه نسبت به واشنگتن است که درباره آن حرف زده نمی شود.
سیاست افراطی «چماق و هویج» ایالات متحده در مذاکرات بین المللی تا کنون جواب نداده است و این رویکرد را به هیچ عنوان نمی توان یک پیروزی در میدان جنگ ژئوپلیتیک در نظر گرفت. دلیل دیگری هم وجود دارد. ترامپ در حالی پوکر بازی می کند که مخالفانش شطرنج بازی می کنند. بلوف زدن در شطرنج اساسا متفاوت از پوکر است.
به همین دلیل ترامپ نمی تواند از بازی پوتین در روسیه، جین پینگ در چین یا روحانی در ایران سر در بیاورد. آنها حرکات بعدی را مدت ها زودتر می بینند و درباره آن تصمیم گرفته اند و می دانند اگر هر اتفاقی بیفتد حرکت بعدی آنها چیست. سخنرانی ترامپ در سازمان ملل یک فراخوان عمومی برای سیاست تهاجمی بود و بلوفی دیپلماتیک و نظامی. ایران از این بلوف نترسیده است. برخلاف سال 2012 ایران متحدان بیشتری برای رهایی از انزوای اقتصادی دارد که روسیه و چین بزرگ ترین آنها هستند.
اما در این میان یک متحد شگفت انگیز جدید دارد که اتحادیه اروپاست. اتحادیه اروپا در وضعیت اقتصادی بدی قرار دارد و از تجارت های جدید با ایران به ویژه در زمینه نفت و گاز استقبال می کند. روسیه و چین آمادگی بیشتری برای حمایت از ایران و ایستادگی در برابر قلدری های ترامپ دارند. هر دوی این کشورها نسبت به سال 2012 به مراتب وابستگی کمتری به دلار دارند. بسیاری از بانک های روسی هم اکنون هم از سوی ایالات متحده تحریم شده اند و تجارت با ایران برای آنها هزینه اضافه ای نخواهد داشت. چین نیز به راحتی تحریم ها را نادیده می گیرد.
ترامپ در حالی به ایران خرده می گیرد که چین به آرامی با پیشنهاد خرید سهام آرامکو عربستان سعودی را به سوی خود می کشد. قطر متحد جدید دیگر ایران است در حالی که دنیا می داند ایالات متحده، ترکیه، عربستان سعودی، قطر و اسرائیل با به خدمت گرفتن وهابی های سنی باعث ویرانی سوریه شدند. کشته و آواره شدن میلیون ها نفر از مردم سوریه با همراهی اروپایی ها در نپذیرفتن مهاجرین مسائلی است که جهان فراموش نخواهد کرد. روسیه به این فجایع نه گفت. ایران نه گفت. چین نه گفت. و حالا ترامپ فکر می کند می تواند از توافق هسته ای استفاده کند تا طرف های درگیر را مجبور کند جور دیگری فکر کنند؟
با در نظر گرفتن اینکه ایران ملاقات با ترامپ را رد کرده است آنها به جهان گفته اند که از آمریکا نمی ترسند. با سقطوط پلن ب در سوریه و عراق در ایجاد کردستان بزرگ تر، داعش به طور کامل رانده شده و روسیه کنترل میز مذاکره و دیپلماسی را به دست گرفته است. چرا باید در این شرایط روحانی ملاقات با کسی را بپذیرد که درباره آنچه در سوریه در حال وقوع است دروغ می گوید؟
تمام چیزهایی که در این مذاکره گفتم مهره های شطرنجی هستند که برای پیروزی در این بازی چیده شده اند. پیروزی در این بازی، خارج شدن بیش از پیش ایالات متحده از مذاکرات و اطمینان از حذف نیروهای این کشور در منطقه است. در عوض ایران ممکن است تمایل داشته باشد که برنامه موشک های بالستیک خود را رها کند. نیروهای ایلات متحده مجبور به ترک منطقه می شوند، نیروهای ملی سوریه کنترل کشور را در دست خواهند داشت و روسیه پلیس حزب الله و حماس می شود.
این چیزی است که اتحاد روسیه، چین و ایران می خواهد و در حال حاضر در موقعیتی است که آن را به دست آورد. سخنرانی ترامپ در سازمان ملل آن قدر یک طرفه بود که ایران مجبور شد بلافاصله نسبت به آن واکنش نشان دهد. اما چنین واکنشی به این معنا نبود که روحانی بخواهد یا مجبور باشد که تلفن های ترامپ را پاسخ دهد. آنچه بیشتر و بیشتر از این سخنرانی برمی آمد شدت ناامیدی اسرائیلی هاست که ترامپ را مجبور کرده اند تا چنین موضع سیاسی را اتخاذ کند. ایالات متحده اعتبار خود را در خاورمیانه از دست داده است. ایران همه چیز را به خوبی مشاهده کرده است و حالا فرصت پیروزی را دارد. کیش و مات.
نویسنده: تام لونگو
منبع: دیپلماسی ایرانی به نقل از «راشا اینسایدر» / ٦ نوامبر ٢٠١٧
لینک اصلی: اینجا