حداقل در مقطع کنونی تهران به مسکو نیاز دارد. ایران بدون حمایت روس ها، نمی تواند حکومت اسد را نجات دهد. بدون روس ها تجهیزات لازم که برتری دمشق را تضمین کند به نیروهای دولتی سوریه نمی رسید. در مقابل روسیه هم از مشارکت ایران در مذاکرات سوریه حمایت کرد. روسیه و ایران نه تنها بر گفتگوی میان دمشق و مخالفان تاکید می کنند بلکه امیدوارند که موجب بقای نهادهای دولتی سوریه و بشار اسد شوند.
سیگنال حمایت ایرانی ها از روسیه در اواسط اکتبر فرستاده شد، یعنی زمانی که علی لاریجانی، رئیس مجلس در سوچی با پوتین دیدار کرد و خواستار ضمانت امنیتی مسکو شده بود. لاریجانی فقط رئیس مجلس نیست، بلکه از خانواده ای بسیار بانفوذ است. وی از تلاش های رئیس جمهور روسیه در سوریه تمجید کرد و به اجماع نخبگان سیاسی ایران بر سر همکاری با روسیه اشاره کرد.
به نظر می رسد مسکو و تهران دیدگاه مشترکی درباره سرنوشت اسد دارند. هر دو، احتمال سوریه بدون اسد را پذیرفته اند. برای روسیه و ایران حفظ اسد در قدرت فقط به معنای ادامه سیاستشان در سوریه است. روسیه به دنبال رسیدگی به چالشی امنیتی برای ثبات فضای پس از شوروی است که توسط اسلام گرایان رادیکال است. مسکو همچنین از حضور نظامی اش در منطقه به عنوان اهرمی علیه غرب استفاده می کند. ایران هم از درگیری در سوریه به عنوان تلاش برای تبدیل به قدرت منطقه ای پیشتاز، استفاده می کند.
اما شش دلیل وجود دارد که نشان می دهد همکاری روس ها و ایرانی دچار محدودیت است:
اول: نه روسیه و نه ایران به دنبال ائتلاف تمام عیار نیستند. مسکو علاقه ای ندارد تا عضوی از کمپ شیعه باشد و در مقابل شورای همکاری خلیج فارس که ائتلاف سنی را رهبری می کند، قرار بگیرد. این مسئله بر امنیت روسیه که 17 میلیون نفر از جمعیتش سنی هستند تاثیرگذار است.
دوم: تهران همچنین نگران درگیر شدن در تقابل روس ها با غرب است، آن هم زمانی که به دنبال تکنولوژی و پول اروپایی ها است.
سوم: مسکو تضمین داده است که اقدامات روسیه در سوریه تهدیدی برای اسرائیل نخواهد بود. البته این موضوع در تقابل با منافع ایران است. ایران در تلاش است تا حضورش در جنوب سوریه را به خاطر دسترسی بهتر به حزب الله و مرزهای اسرائیل، افزایش دهد.
چهارم: با وجود حمایت گسترده از حملات هوایی روس ها، برخی از نخبگان سیاسی ایران نگران این هستند که روسیه موفقیت های تهران در سوریه را برباید. به طور گسترده این گونه قلمداد می شود که حمایت ایرانی ها از حکومت سوریه بوده است که باعث بقای آنها تاکنون شده است. مداخله نظامی روس ها مشاوره ایرانی را تحت الشعاع خودش قرار داده است.
پنجم: قسمتی از نخبگان سوری از حضور روس ها به خاطر این که موجب موازنه در برابر ایران می شود، استقبال کردند. این مسئله برای رهبران نظامی ایران که اسد را به عنوان یک ابزار سیاست خارجی نمی بینند، نگران کننده است. روز 3 نوامبر، سردار علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: «روسیه ممکن است همانند ما به باقی ماندن اسد در قدرت اهمیت ندهد.»
ششم: پس از پایان یافتن درگیری های سوریه محدودیت هایی در قبال همکاری روس ها و ایرانی ها وجود دارد. در حال حاضر آنها به مسکو نیاز دارند. این مسئله منجر به تضعیف هرگونه احیای پروژه خط لوله گاز ایران-عراق-سوریه-مدیترانه می شود که تهران به دنبال آن است ولی روسیه درباره آن نگرانی دارد.
روسیه و ایران احتمالاً محدودیت های همکای شان در سوریه را درک کرده اند و تاکنون همکاری نظامی میان طرفین تکه تکه بوده است. هیچ کدام عجله ای برای ایجاد ساختارهای فرماندهی مشترک ندارند و در اغلب موارد ترجیح می دهند از مسیرهای موازی برای رسیدن به مقاصد مشابهی استفاده کنند.
نویسنده: نیکلای کوژانوف، کارشناس آکادمی رابرت بوش منبع: دیپلماسی ایرانی به نقل از «چاتم هاوس» / 27 نوامبر 2015