مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

جنگ در سوریه؛ جنگی نیابتی میان آمریکا و روسیه

آنچه که پس از حملات هوایی روسیه علیه "تروریست ها" در سوریه می گذرد، به سناریوی جنگ سرد شباهت زیادی دارد. برای نخستین بار از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اردوگاه کمونیست، آمریکا و روسیه، خود را درگیر جنگی نظامی و نیابتی، می بینند. در طول پنجاه سال جنگ سرد، آمریکا و شوروی سابق، با یکدیگر رویارویی هایی داشتند اما هیچگاه این چنین مستقیم در برابر هم قرار نگرفته بودند.   "موازنه وحشت"، و به عبارتی، ظرفیت هر یک از طرفین برای نابود کردن طرف مقابل با سلاح هسته ای، نوعی تضمین در برابر جنگ سوم جهانی است. بحران های متعدد دیوار برلن، پایتخت پیشین و ثروتمند آلمان که با حصار آهنین به دو پاره شده بود، بحران کوبا در پاییز سال 1962، تبلور دکترین ریمون آرون (فیلسوف نامدار فراسوی) یعنی "جنگ غیر محتمل، صلح بعید" بود.

این امر، نه مانع از حمله هر یک از قدرت های بزرگ به متحدان طرف مقابل و نه مانع از جنگ نیابتی آن ها، شد. این ویژگی هایی بود که جنگ سرد را از جنگ "گرم" تفکیک می کرد. این ویژگی ها، امروز در سوریه آشکار است. برای نخستین بار از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اردوگاه کمونیست، آمریکا و روسیه خود را در جنگی نظامی و نیابتی درگیر می بینند. جنگ در سوریه، جنگی نیابتی میان آمریکا که پس از سقوط شوروی سابق، تنها قدرت بزرگ جهان است از یک سو، و روسیه پوتین که در رؤیای دست یابی به قدرت هم سطح با آمریکاست، از سوی دیگر، است.

جامعه بین المللی وجود ندارد

از فردای جنگ دوم جهانی، آمریکایی ها در کره و هندوچین دخالت نظامی کردند تا از پیشروی کمونیسم در آسیا پیشگیری کنند. شوروی¬ها، این رویکرد را برنتافته و به طور غیرمستقیم سلاح و تجهیزات نظامی تدارک دیدند اما هرگز به طور مستقیم دخالت آشکاری نداشتند. در مقابل، از به کارگیری نیروهای نظامی خود برای حفظ نظم و امنیت در اردوگاه کمونیسم، هیچ تردیدی به خود راه ندادند. در سال های میان 1970 تا 1980 میلادی، در آفریقا و آمریکای لاتین، دو منطقه ای که "جهان آزاد" نامیده می شدند، و در واقع غرب از یک سو، و از سوی دیگر، کمونیست ها، در لوای "جنبش های آزادی بخش"، به عنوان مثال، در آنگولا به وسیله سربازان کوبایی و گروه های ضد انقلاب تحت حمایت سازمان سیا، با یکدیگر درگیر شدند.

آنچه که پس از حملات هوایی روسیه علیه "تروریست ها" در سوریه اتفاق می افتد، به سناریوی جنگ سرد شباهت زیادی دارد. اندیشه وجود "جامعه بین الملل" با اهداف و مخالفان یکسان، رؤیایی تخیلی است. البته، در ظاهر، داعش بانی ائتلافی است که با مرکزیت آمریکا و روسیه شکل گرفته است. اما، نخستین دور حملات هوایی روسیه گروه های مسلح، اعم از اسلام گرا و غیر اسلام گرایی را هدف قرار داد که با حکومت بشار اسد می جنگند. اگرچه در اولویت بعدی، به مواضع دولت اسلامی هم حمله کردند.

دخالت های غرب و روسیه، فراتر از نابود کردن داعش، اهدافی متضاد دارند. البته، غرب به دنبال غلبه بر دولت اسلامی است اما، ناگزیر باید از نیروهای میانه روی که به وسیله آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی تجهیز شده اند و از هنگام اوج گیری اغتشاشات مردمی در سال 2011 میلادی، با اسد می جنگند، حمایت کند. روس ها بر عکس غرب، با پوشش مبارزه علیه تروریسم، هدفشان تضعیف نیروهای مخالف اسد و تقویت حکومتی است که غرب آرزوی زوال آن را دارد.

مزیت روس ها

در حالی که جهان معتقد است جنگ علیه داعش نمی تواند بدون به کارگیری نیروهای زمینی موثر واقع شود، روس ها و متحدانش بر غرب در این زمینه برتری هایی دارند. اگر روسیه از اعزام نیروی پیاده نظام به سوریه خودداری می کند در عوض می تواند روی متحدان خود یعنی جنگجویان ایرانی و حزب ا...لبنان (در مجموع هفت هزار نفر) که در حال جنگند، حساب کند. در دیگر سو، به غیر از پیشمرگه های کرد و ارتش عراق که در سازماندهی نیروهای خود با مشکل روبرو هستند - ولی در هر صورت آماده اند با ایران و روسیه هماهنگ شوند - غرب برای بسیج متحدانش در خلیج [فارس] با موانعی روبرو است. ولادیمیر پوتین، موفق شده است غربی ها و بویژه، آمریکایی ها را به رویارویی غیرمستقیم بکشاند.

خطر برخوردی غیرمستقیم میان هواپیماهای روسیه و آمریکایی در آسمان پر ازدحام سوریه را نمی توان منتفی دانست. هر دو طرف برای پیشگیری از چنین برخورد هوایی به طور ضمنی توافق کرده اند. مقامات نظامی دو کشور، برای اطلاع از هواپیماهای در حال پرواز و حتی هماهنگی باید با یکدیگر در تماس باشند. اما "اشتباه" را نمی توان برای همیشه غیر محتمل دانست. اگر روسیه، که موشک های ضدهوایی به سوریه تحویل داده است، بخواهد منطقه پرواز ممنوع در آسمان سوریه اعلام کند و دامنه عملیات هواپیماهای غربی را محدود کند، آنگاه وضعیت می تواند از کنترل خارج شود.

این احتمال وجود دارد که طرفین از تشدید وخامت اوضاع، خودداری کنند. با وجود این، ولادیمیرپوتین، اگرچه در اوکراین ناکام ماند اما به نظر در سوریه راه موفقیت را می پیماید: پنجه در پنجه آمریکا انداحتن برای تثبیت موقعیت روسیه. در اوکراین، غربی ها با خودداری از تحویل و تأمین سلاح برای دولت کیف، از برخورد نظامی حتی غیرمستقیم با نیروهای پیشرو روسیه در شرق اوکراین، دوری جستند.

در سوریه، همه طرف ها حضور دارند. وضعیت بسیار نامشخصی است. در نگاهی خوش بینانه، هر یک از طرفین در نهایت به دنبال بهبود موقعیت خود در بازاری بزرگ هستند و در برداشتی بدبینانه، طرفی که دغدغه کمتری دارد و از سوی افکار عمومی خود یا نهادهای قانونگذاری اش تحت فشار نیست و در جنجال های خارجی به دنبال کسب مشروعیت خویش است، تا آن جا که بتواند، امتیاز خواهد گرفت. در این بازی، ولادیمیرپوتین، بر رقبای غربی خود برتری دارد.

نویسنده: دانیل ورنه
منبع: اداره کل مطبوعات خارجی وزارت ارشاد به نقل از «سالت» / 5 اکتبر 2015

لینک اصلی: اینجا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد