تصمیم ولادیمیر پوتین درباره خروج ناگهانی بخش اصلی نیروهای روسیه از سوریه جهان را غافلگیر کرد. از جمله کارکشته ترین کارشناسان نظامی در خود روسیه را هم. چه کسی فکر می کرد که روسیه در اوج موفقیتش در کارزار سوریه میدان را رها کند و برگردد؟
ارتش روسیه به آوردگاه سوریه گام نهاده تا ضمن دفاع از منافع سوق الجیشی، پایبندی خود را به همپیمانی های منطقه نشان دهد. پرزیدنت پوتین با تأکید مجدد بر همکاری دیرینه با دولت بشار اسد امیدوار است بتواند در پیکربندی دوباره [مناسبا ت قدرت در] خاورمیانه وزن بیشتری یابد. اما با اینکار خطر بر ملا کردن محدودیت های قدرت روسیه را نیز به جان می خرد.
ولادیمیر پوتین میخواهد تا سوریه بداند که هنوز در روسیه دوستانی دارد. هفتۀ گذشته، بیش از ده پرواز نظامی از روسیه به سوریه صورت گرفت و بنا بر گزارشها روسیه شش تانک تی6، 15 هوویتزر، 35 خودروی زرهی، 200 تنفنگدار دریایی، و امکانات کافی برای اسکان 2000 نظامی را به سوریه انتقال داده است. همچنین بنا بر گزارشها، مسکو پهپادهای شناسایی، هلیکوپترهای تهاجمی، بیش از 24 جت جنگنده،
اینطور که به نظر می رسد دولت اوباما از انگیزه روسیه برای عملیات نظامی در سوریه آگاهی لازم را ندارد. درست است که سیاست های خاورمیانه ای باراک اوباما به استثنای توافق با ایران چندان امیدوار کننده نبوده است اما عدم درک انگیزه های پوتین از جانب ایالات متحده همچنان تعجب آور است. به عقیده من انگیزه های پوتین بسیار روشن است. اول از همه او می خواهد متحد خود بشار اسد را در قدرت نگه دارد.
روز جمعه، بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، 50 ساله می شود. او که زمانی رهبر مترقی به شمار می رفت، از مدت ها پیش، در برابر دیدگان جهان به «دژخیم خون آشامی» بدل شده است که هم در غرب و هم در شرق، خواهان برکناری اش هستند. اسد – نمونه استقامت سیاسی حیرت انگیزی است: به رغم آن که رژیم وی با خطر سقوط قریب الوقوعی مواجه است، اسد هنوز طبق معمول، بر مصدر قدرت باقی است.