مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

روابط تاریخی ایران و روسیه (7)

خبرگزاری "اسپوتنیک" فارسی در هفتمین قسمت از بررسی روابط تاریخی ایران و روسیه طی گفتگو با ولادیمیر ساژین به بررسی چرایی ورود نیروهای شوروی در 23 اوت 1941 به شمال ایران پرداخته است؛

علت ورود ارتش شوروی به خاک ایران بنا به اسناد رسمی عبارت از: "به منظور تامین امنیت مرزها از وجود خرابکاران آلمانیِ تحت حمایت دولت ایران و برای جلوگیری از حملات نیروهای ایرانی علیه مرزهای ما،   دولت شوروی بر اساس فصل 6 معاهده 1921 ایران و شوروی که به موجب آن دولت شوروی حق اعزام نیروهای نظامی به ایران را در صورت مورد تهدید قرار گرفتن شوروی از سوی ایران را خواهد داشت، دولت شوروی تصمیم به اعزام نیروهای نظامی خود به خاک ایران گرفت". نیروهای  مسلح انگلستان نیز از سمت جنوب وارد ایران شدند. ولادیمیر ساژین، شرق شناس روس در این زمینه می گوید:

"بی شک، استالین رهبر شوروی در نظر داشت تا از وضعیت بوجود آمده برای ایجاد یک پایگاه اجتماعی- سیاسی به منظور تقویت نفوذ خود در ایران و در وهله اول، منطقه آذربایجان ایران استفاده کند. 20 روز پس از ورود ارتش شوروی از سمت آذربایجان شوروی به آذربایجان ایران گروهی متشکل از 500 نفر برای گسترش نفوذ شوروی از طریق تبلیغ و اشاعه فرهنگ، اقتصاد و زندگی روزمره مردم شوروی و غیره به ایران اعزام شدند. در همین حال کرملین اصرار داشت که "نه دولت شاه و نه بریتانیا نمی توانند شوروی را در رابطه با دخالت در امور داخلی ایران متهم کنند."

ساژین در ادامه می نویسد، تقسیم ایران به مناطق نفوذ بریتانیا و اتحاد شوروی باعث بوجود آمدن ایدئولوژی رویارویی گردید. اکتبر 1941 با حمایت و تلاش های ماموران اعزامی از مسکو، حزب توده ایران تشکیل شد. حزب توده ایران در سال 1944 دارای 25 هزار عضو بود. البته بیشترین فعالیت های حزبی و تبلیغاتی در استان های آذربایجان متمرکز شده بود.

اما پس از امضای معاهده تضمین تمامیت ارضی ایران بین شوروی، بریتانیا و ایران در 29 ژانویه 1942 به دستور مسکو اکثر ماموران شوروی به کشور، فراخوانده شدند. البته این به دلیل تغییر "موقعیت" ایران بود. در سخت ترین دوره جنگ میهنی شوروی، ایران از اهمیت ویژه ای برای مسکو برخوردار شد، چرا که راهی برای حمل تجهیزات نظامی از سوی غرب گردید. بنابراین مسئله آذربایجان در جایگاه بعدی قرار گرفت.

اوایل سال 1944 اوضاع تغییر کرد. شوروی به پیروزی های بزرگی در مقابل آلمان دست یافت و اقتدار بین المللی مسکو افزایش پیدا کرد. در عین حال ایران، شاهد ظهور جنبش های ملی بود. کرملین با ارزیابی موقعیت بار دیگر به مسئله آذربایجان بازگشت. 6 ژوئیه 1945 کرملین در تصمیمی سری و محرمانه "اقدام به ایجاد جنبش های جدایی طلب در آذربایجان و دیگر مناطق شمالی ایران کرد". در سند مذکور از لزوم آغاز آماده سازیِ اعطای خودمختاری گسترده ملی در استان های آذربایجان سخن گفته شده بود. برای هدایت این روند پیشنهاد شد تا در استان آذربایجان "حزب دموکرات آذربایجان" تشکیل شود.

این حزب جدید پس از تاسیس بلافاصله خواستار دریافت وسیعترین خودمختاری سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در آذربایجان شد. هم زمان با کمک نیروهای امنیتی شوروی و افسران حامی سیاست خودمختاری در نیروهای مسلح ایران، عملیات خلع سلاح واحدهای دولتی ارتش و ژاندارمری و همچنین "خنثی سازی" مخالفان جنبش خودمختاری در استان های شمالی ایران به انجام رسید. اواسط دسامبر کل منطقه آذربایجان ایران تحت کنترل "حزب دموکرات آذربایجان" قرار گرفت.

نیروهای آمریکایی اول ژانویه 1946 خاک ایران را ترک کردند. بریتانیا خروج واحدهای نظامی خود را 2 مارس اعلام کرد. آخرین مهلت خروج نیروهای شوروی از ایران نیز در همین تاریخ به پایان می رسید.

اما مسکو به امید حفظ نفوذ خود در شمال ایران حتی با توسل به زور عجله ای نداشت. بنابراین، اوایل مارس با آماده باش نیروهای شوروی حرکت آنها به سوی تهران آغاز شد. اما سرویس اطلاعاتی آمریکا به واشنگتن گزارش داد که "آماده سازی واحدهای ارتش شوروی برای انجام عملیات گسترده نظامی لو رفته است". اقدام شوروی نه تنها با واکنش شدید ایران، بلکه سایر کشورهای غربی مواجه شد. دولت ایران 18 مارس 1946 موضوع خروج فوری نیروهای شوروی از ایران را به شورای امنیت تسلیم کرد.

خوشبختانه، هیچ رویارویی نظامی بین نیروهای شوروی و ایرانی در نگرفت. مسکو کاملا به این واقعیت واقف بود که وضعیت بوجود آمده می تواند باعث بروز درگیری نظامی با ایالات متحده و بریتانیا شود. مسکو عملا امکان فشار به ایران را از دست داد. موضع سخت کشورهای غربی و نگرش منفی افکار عمومی در جهان کرملین را مجبور به سازش کرد. مسکو 24 مارس ضمن اعلام توافق با تهران، اظهار داشت که نیروهای شوروی ظرف مدت 5 تا 6 هفته از خاک ایران خارج می شوند.

برخی از مورخان بر این باورند که اقدام شوروی در پاسخ به اولتیماتوم شفاهی ترومن، رئیس جمهور آمریکا به شوروی در 21 مارس بوده است. بنا به اظهارات رسانه های آمریکایی پرزیدنت ترومن ضمن احضار آندری گرومیکو، سفیر شوروی در آمریکا به او گفت که: "اگر ارتش سرخ ظرف 48 ساعت از خاک ایران خارج نشود، ایالات متحده بر علیه شوروی از بمب اتمی استفاده خواهد کرد."

آخرین سربازان شوروی در 9 مه 1946 از خاک ایران خارج شدند. البته وقوع این حوادث و رویدادها نشان داد که استالین در پیش بینی های خود نسبت به ایران و منطقه آذربایجان آن دچار اشتباه شده بود.

به زودی پس از خروج شوروی دولت ایران کلیه موافقتنامه های قبلی خود با مسکو را ملغی اعلام کرد. قوام، نخست وزیر وقت ایران 21 نوامبر 1946 اعلام کرد، واحدهای دولتی ارتش در تمام استان های کشور و از جمله آذربایجان مستقر می شوند. پس از ورود نیروهای مسلح به استان آذربایجان در 11 دسامبر 1946، جنبش ملی و دموکراتیک در این استان و استان کردستان به شدت سرکوب شد. روابط تهران و مسکو برای سال های بسیاری تیره شد. ایران برای پناه بردن از تهدید کمونیستم شوروی بیشتر و بیشتر به آمریکا و غرب نزدیک شد.

علاوه بر این، عواقب "بحران ایران" از قالب روابط ایران و شوروی بسیار فراتر رفت و می توان آن را یکی ازعوامل آغاز "جنگ سرد" نامید. بی دلیل نیست که وینستون چرچیل در بحبوحه "بحران ایران" 5 مارس 1946 در سخنرانی تاریخی فولتون خود نسبت به ظهور نشانه های «جنگ سرد» هشدار داد. ساژین در خاتمه می گوید که بنابراین اشتباه استراتژیک استالین در ایران طی سال های 1945 و 1946 برای مدت زمان طولانی جهان را به یک رویارویی خطرناک فرو برد و هزینه های گزافی را برای شوروی و کل بشریت به ارمغان آورد.

گفتگو با: ولادیمیر ساژین، کارشناس مرکز ایران در موسسه شرق شناسی آکادمی علوم روسیه (مسکو)
منبع: رادیو « اسپوتنیک» فارسی / 16 مارس 2017

لینک اصلی: اینجا


روابط تاریخی ایران و روسیه (8)
روابط تاریخی ایران و روسیه (6)

روابط تاریخی ایران و روسیه (5)
روابط تاریخی ایران و روسیه (4)
روابط تاریخی ایران و روسیه (3)
روابط تاریخی ایران و روسیه (2)
روابط تاریخی ایران و روسیه (1)
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد