مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

تفاوت های سوریه و افغانستان (برای روسیه)

ساده لوحی خواهد بود اگر باور کنیم که روسیه در سوریه با همان سرنوشتی مواجه می شود که در قرن گذشته در افغانستان با آن مواجه شد. شرایط دگرگون شده و ائتلاف ها تغییر کرده است. جنگ سرد به پایان رسیده و نکته دیگر این که، خود روسیه هم دیگر اتحاد جماهیر شوروی سابق نیست. در نتیجه، هر کس روی غرق شدن روس ها در باتلاق سوریه مانند غرق شدنشان در گذشته در باتلاق افغانستان حساب باز کرده؛ مانند کسی است که فیل و فنجان را با هم مقایسه کند.   تشابه برخی حروف در دو کلمه برای شباهت آن ها کافی نیست. این مسئله در مورد مداخله روسیه در افغانستان در گذشته و در سوریه اکنون مطابقت دارد.

درست است که شوروی برای حفظ نظام حکومت طرفدار خود به افغانستان حمله کرد و اکنون روسیه برای حمایت از رژیم کاملاً مشابهی به سوریه هجوم آورده است اما این که بدانیم جایگاه ژئوپولتیک سوریه به طور کامل با جایگاه افغانستان متفاوت است؛ کافی است بلافاصله نتیجه بگیریم نتایج مداخله روسیه در سوریه به هیچ وجه شبیه نتایج مداخله شوروی در افغانستان نخواهد بود. اما پیش از این که بر جنبه ژئوپولتیک پافشاری کنیم باید بدانیم، این ائتلاف غرب به رهبری آمریکا در درجه اول بود که اتحاد جماهیر شوروی را در شن های افغانستان غرق کرد.

اما آن کسانی که مجاهدان نامیده می شدند که از سراسر جهان به افغانستان هجوم آوردند فقط ابزارهایی برای اجرای مأموریت آمریکا بودند و بس. این ابزارها پس از این که مأموریت را به پایان رساندند آمریکایی ها و متحدانشان از آن ها رهایی یافتند و مجاهدان یک شبه به تروریست ها تبدیل شدند. مشاهده کرده ایم چگونه آمریکا آنان را در فهرست گروهای تروریستی قرار داد و در دورترین نقاط زمین آنان را تعقیب و چگونه آنان را به اردوگاه گوانتانامو منتقل کرد. پیش از این، واشنگتن و متحدان عرب این کشور پس از این که مجاهدین افغان نیروهای شوروی را بیرون راندند، آنان را به به جان هم انداختند و از درون متلاشی شدند.

آیا امکان دارد آمریکا از مجاهدین سوریه به همان روشی که در افغانستان از آنان بهره گرفت استفاده کند؟ طبیعتاً خیر. در نتیجه نباید کسی خواب به خاک مالیده شدن پوزه روس ها را در خاک سوریه ببیند، آن گونه که پوزه مجاهدین در افغانستان به خاک مالیده شد زیرا آمریکا همانند اوضاع آن روزگار افغانستان دیگر در [وضعیت]جنگ سرد و یا گرم با روس ها نیست. آمریکایی ها برای براندازی اتحاد جماهیر شوروی در آن زمان ناممکن را ممکن ساختند. انواع دام ها را برای شوروی پهن کردند. در اسناد آمده است پس از ورود تانک های شوروی به کابل برژنسکی، مشاور امنیت ملی آمریکا در آن زمان با رئیس جمهور این کشور جیمی کارتر تماس گرفت تا به او به طور دقیق بگوید: "مبارک باشد.

چون افغانستان به ویتنام اتحاد شوروی تبدیل شده است." آمریکایی ها و متحدان اروپایی و عرب این کشور تمام قدرت خود را برای شکستن قدرت شوروی در افغانستان بسیج کردند. همه ما مبلغان بزرگ اسلامی را مشاهده کردیم که در آن زمان برای جمع آوری کمک برای اخراج شوروی از افغانستان در آمریکا تلاش می کردند. اما همان مبلغان بعدها در چشمان آمریکایی ها به تروریست های بزرگی تبدیل شدند. حمایت آمریکا و عرب ها از مجاهدان به حدود چهل میلیارد دلار در آن زمان رسید. در مقایسه با امروز، این مبلغ نجومی است.

چه کسی موشک های "استینگر" آمریکا را در دستان مجاهدین فراموش می کند و این که همین موشک ها چگونه نیروی هوایی شوروی را در آن زمان فلج کرد. آمریکا هر گونه سلاح لازم را برای مقابله با شوروی در اختیار مجاهدین قراد داد. رسانه های غربی و بین المللی و عربی در آن زمان مجاهدان را "رزمندگان آزادی" می نامیدند، در صورتی که اکنون در نظر آمریکا پیش از روسیه، داعشی های تروریست هستند.

در حالی که آمریکایی ها از مجاهدین در آن زمان علیه شوروی استفاده کردند اکنون آمریکایی ها و روس ها علیه "مجاهدین" در سوریه و در سراسر منطقه متحد هستند. برخی اعتقاد دارند آمریکایی ها می خواهند روس ها در باتلاق سوریه گرفتار شوند بدون آن که به همان روش افغانستان با آنان مقابله کنند. اما بدون کمک آشکار آمریکا نتایج مانند نتایج موفقیت آمیز افغانستان نخواهد بود. بدون حمایت سخاوتمندانه آمریکا و عرب ها به رزمندگان سوریه، آنان به خوبی از عهده روس ها برنمی آیند. باید به یاد بیاوریم آمریکا از اعطای سلاح ضد هوایی به ارتش آزاد سوریه امتناع کرد چه برسد به این که اکنون آن را به داعش و همتایان آن بدهد تا با نیروی هوایی روسیه که در آسمان سوریه گشت می زنند، مقابله کنند. بلکه حتی برخی اعتقاد دارند آمریکایی ها از روس ها قدردانی خواهند کرد اگر با نیروی زمینی خود علیه داعش وارد سوریه و منطقه شوند چون آمریکا پس از این که در عراق و پیش از این در افغانستان طعم فجایع را چشید، دیگر حاضر نیست حتی یک سرباز خود را وارد میدان نبرد کند.

نقش اسرائیل را در سوریه نباید فراموش کنیم. روس ها همچنین در سوریه با استقبال اسرائیل روبرو شده اند. دیدیم نتانیاهو چگونه بلافاصله برای انجام هماهنگی با روس ها به سوریه سفر کرد. در اینجا لازم به ذکر است امنیت اسرائیل اولویت روسیه است، پیش از این که اولویت آمریکا باشد. در نتیجه، روسیه در سوریه دریچه اطمینان اسرائیل است. به عبارت دیگر، روس ها و آمریکایی ها برای حمایت از امنیت اسرائیل، همسایه سوریه، با یکدیگر مسابقه می دهند.

در بهترین حالت برای کسانی که خواب به خاک مالیده شدن پوزه روس ها در سوریه را می بینند؛ امکان دارد آمریکایی ها مداخله روس ها را وسیله ای جدید برای اجرای طرح آمریکایی "هرج و مرج خلاق" (تله مرگ) تلقی کنند که بشار اسد رئیس جمهور سوریه متحد روس ها آن را در منطقه رهبری می کند به ویژه این که طرح ذکر شده با شدت هر چه بیشتر اجرا می شود، در حالی که آمریکایی ها از دور از خوشحالی در پوست خود نمی گنجند.

نویسنده: فیصل قاسم
منبع: سایت اداره کل رسانه های خارجی وزارت ارشاد به نقل از «القدس العربی» / 25 سپتامبر 2015

لینک اصلی: اینجا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد