مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

ایران: از گلاسناست تا پرسترویکا [نگاه روسی]

آیا سرنوشت خاتمی در مورد روحانی تکرار خواهد شد؟

حسن روحانی، رئیس جمهور ایران برگزاری همه پرسی در آینده نزدیک پیرامون مسائل کلیدی سیاست دولتی کشور را پیشنهاد کرده است. نشریه بریتانیایی گاردین سخنان وی را چنین نقل قول می کند:   «زمانی که انقلاب شد، ما همه با هم بودیم، در قطار انقلاب مسافران بسیاری سوار بودند؛ برخی خود از قطار پیاده شدند، برخی را ما از قطار پیاده کردیم، اگرچه نباید چنین کاری می کردیم. در حال حاضر، ما به همه نیاز داریم، از جمله اصلاح طلبان، اصول گرایان و تمام کسانی که قانون اساسی را به رسمیت می شناسند تا توسعه و پیشرفت کشور حاصل شود. ما باید قانون اساسی را ملاک عمل قرار دهیم ... اگر ما در خصوص مسائلی با یکدیگر توافق نداریم، باید به ماده ٥٩ قانون اساسی (پیرامون برگزاری همه پرسی) رجوع کنیم».

از لحاظ تئوری، چنین رویکردی از مدت ها پیش از سوی رئیس جمهور ایران انتظار می رفت، به ویژه در غرب که روحانی از وجهه و اعتبار یک اصلاح طلب و لیبرال برخوردار شده است. اما، این که اکنون، رئیس جمهور چنین رویکردی را در پیش گرفته است، غیر منتظره می نماید. زیرا، او در پی بروز اعتراضات اخیر که بسیاری از کارشناسان در خصوص ماهیت آن ارزیابی های ضد و نقیضی را به عمل آورده اند، دست به چنین اقدامی می زند.

برخی می گویند که علت آغاز تظاهرات ها در این کشور، مشکلات پیچیده اجتماعی و اقتصادی می باشد. برخی دیگر باور دارند که مبتکر آغاز جنبش های اعتراضی در ایران، نیروهای خارجی – آمریکا، اسرائیل و یا عربستان سعودی بوده اند که در قالب سناریوی اعلامی از سوی آمریکایی ها پیرامون مبارزه با تهران در خاور نزدیک قرار می گیرد. در نهایت، گروه سوم نیز بر این باورند که موج اعتراضات رهبری شده بودند و از وجود مبارزات فزاینده در داخل طبقه حاکم ایران میان اصول گرایان و اصلاح طلبان نشات می گرفتند.

شرایطی که در ذیل به آنها اشاره می شود نیز در تشدید اوضاع مزید بر علت شده اند. نخست، سخنان روحانی از سوی گروه مدافعان حقوق بشر و دانشمندان ایرانی مورد حمایت قرار می گیرد که معتقدند، برگزاری همه پرسی باید سرنوشت سیاسی رژیم انقلاب اسلامی را مشخص کند، اگرچه خود رئیس جمهور به هیچ وجه، چنین عقیده ای را نمی پذیرد. دوم، می بایست عامل سن را در نظر گرفت. آیت الله علی خامنه ای، رهبر دینی ایران، مسن است. مدعیان برای «جانشینی» رهبر نیز برای پنهان کردن نیات خود تلاشی نمی کنند.

در این رابطه، در فضای اطلاعاتی – سیاسی دو مشی مطرح است. یک گروه باور دارند که روحانی از سوی آیت الله خامنه ای حمایت می شود که به ظاهر، «به الگوی اقتصادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران که طی سال های اعمال تحریم ها شکل گرفته، ضربه خواهد زد». برخی دیگر بر عکس، در این امر تردید دارند که رهبر دینی با برگزاری همه پرسی موافقت کند، به ویژه، اگر از بروز تغییرات در اصول بنیادی سیستم دولتی ایران سخن در میان باشد که رهبری روحانیت را بالاتر از ریاست رئیس جمهور و مجلس قرار می دهد.

در این میان، روحانی تصمیم گرفته است، سر و صدا به راه اندازد که قاعدتاً می بایست باعث پیچیده تر شدن اوضاع شود، نه تسهیل وضعیت در روند پیچیده سیاسی ایران. گفتنی است که رئیس جمهور بر ضرورت طرح مسائل مربوط به اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور از طریق برگزاری همه پرسی تأکید دارد، نه مجلس. او تأکید دارد که باید از میزان مداخله دولت در اقتصاد کاسته شود و خواهان شفافیت بیشتر است.

روزنامه Milli Gazete ترکیه در این رابطه از دشواری های بی شمار احتمالی مرتبط با ایجاد تغییرات در الگوی اقتصادی در ایران خبر می دهد که چشم انداز بروز بحران اجتناب ناپذیر در سیستم اقتصادی به شکل تصویری از به هم پیچیدگی چندین بعدی به علاوه ماهیت خطرناک جغرافیایی سیاسی را به همراه خواهد داشت. نشریه The Atlantic آمریکایی نیز پیش بینی می کند که احتمال دارد، ساختارهای قدرت در ایران که برای مقابله با تحولات غیر دلخواه و یا خطرناک داخلی برای خود همه منابع را در اختیار دارند، از پیدایش این وضعیت پیچیده در کشور استفاده موثری به عمل آورند.

گفتنی است که محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران، نیز زمانی سعی کرده بود، دست به اجرای اصلاحاتی بزند که خیلی زود توسط محافظه کاران از میدان بیرون رانده شد. در جمع ساختارهای قدرت ایران این باور قوت گرفته است که تهدیدهای اعلامی خارجی از سوی سه کشور آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی بعید است که در آینده نزدیک، از میان برداشته شوند. و هراس تهران پیوسته، شدت خواهد گرفت. برای نمونه عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان سعودی، طی سخنرانی خود در مجلس اروپا در بروکسل، اعلام کرد که شرایط قید شده در توافق هسته ای ایران برای تأثیر گذاری بر نحوه عملکرد این کشور کافی نیست. به گفته او، ما باید به اتفاق هم تهران را ناگزیر کنیم تا از مداخله در امور داخلی دولت های منطقه دست بردارد. دیگر بس است، انقلاب از مدت ها پیش پایان گرفته است.

در این میان، در ایران نیز نیروهایی که می توان آنها را از دسته میانه رو - محافظه کاران پنداشت، می توانند روی صحنه سیاسی کشور فعال تر خود نمایی کنند. و اگر این دسته موفق شوند، مشی جدید خود را مشخص کنند و ملت را منسجم و به آنها روحیه ببخشند، این باعث بازگشت ثبات به اوضاع سیاست داخلی کشور خواهد شد. اکنون، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، حفظ رژیم دین سالاری بیشتر در گرو میزان توانایی آن در تغییر و تحول خود قرار گرفته است. به اعتقاد آنان، حالا، نه فقط به رهبرانی از دسته روحانی برای طرح اصلاحات، بلکه احساس و درک شرایط دوران تاریخی نیاز است تا فرصت از دست نرود. اما، باید توجه کرد که همان آمریکا سعی خواهد کرد برای پیشبرد اهداف خود اقلیت های بی شمار و بسیار بانفوذ ایرانی را بسیج کند. و این از تهدیدی های خارجی است.

و اما، در خصوص مسکو باید اشاره کرد که به تازگی زامیر کابولاف، نماینده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور افغانستان و مدیر بخش دوم آسیا در وزارت امور خارجه روسیه، در پاسخ به سوال اینتر فاکس مبنی بر این که آیا فشارهای بی سابقه اعمالی از سوی آمریکا، عربستان سعودی و اسرائیل علیه ایران به نفع محافظه کاران در داخل ایران نمی باشد و آیا این مسئله به پیروزی احتمالی محافل محافظه کاران در داخل کشور و رادیکالیستی شدن سیاست خارجی تهران نخواهد انجامید، گفت که ایران کشور همسایه خوب و یار نزدیک روسیه است که مواضع اش در خصوص بسیاری از مسایل در سیاست جهانی با ما بسیار نزدیک است.

اینجا، باید اشاره کنم که در حقیقت با اتکا بر همین میدان وسیع تطابق منافع دو کشور در صحنه های سیاست خارجی است که فدراسیون روسیه مناسبات خود را با جمهوری اسلامی ایران برقرار کرده و از این رو، از نظر ما این مسئله که در این کشور نمایندگان کدامیک از نیروهای سیاسی در ارگان های عالی رهبری این دولت اکثریت را از آن خود کنند، محافظه کاران یا اصلاح طلبان، اهمیت اصولی ندارد. ما برای همکاری با هر یک از نمایندگان برخوردار از حمایت اکثریت مردم آمادگی داریم.

در این میان، تلاش برای به انزوا راندن تهران و کوتاه کردن دست این کشور از امور منطقه ای که امروزه، آمریکا برای آن تلاش می کند، یک کار غیر واقع گرایانه و بیهوده است. بدون جذب فعال ایران به فرایند حل و فصل بسیاری از بحران های منطقه ای پیشبرد امور بسیار سخت خواهد بود. اما، تا زمانی که اوضاع بنا به اهمیت جغرافیایی و راهبردی ایران، به همین منوال ادامه دارد، مبارزه بر سر اعمال نفوذ بر این کشور از پیچیدگی روز افزونی برخوردار خواهد شد.

نویسنده: استانیسلاو تاراسوف
منبع: اداره کل رسانه های خارجی وزارت ارشاد به نقل از «رگنوم» / 25 فوریه 2018

لینک اصلی: اینجا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد