مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

«شاهین های» آمریکا ایران را هدف قرار داده اند

سیاستمداران آمریکایی در زمینه حمایت از جنبش های ناپسند در عرصه سیاست خارجی که مدعی دموکراسی هستند، سابقه ای طولانی و اندوه باری دارند. در زمان جنگ سرد، رویدادهایی رخ داد که به ظاهر، هیچکس نمی خواهد آنها را به خاطر آورد؛ برای نمونه، همکاری واشنگتن با شورشیان کنترا در نیکاراگوئه و اتحاد ملی یوناس ساویمبی برای کسب استقلال آنگولا. طی سی سال اخیر آشکارا مشخص شده که آمریکا از خطاهای گذشته اش، کمترین درسی نگرفته است.  

دولت کلینتون در دوران خود، از ارتش آزادی بخش کوزوو حمایت کرد که مرتکب جنایات نظامی بی شماری در زمان جنگ شده بود و بعد از جدایی از صربستان نیز به این جنایات خود همچنان، ادامه داد. کابینه جرج بوش هم علاقه شدیدی به کنگره ملی عراق داشت. در حقیقت، سیاستمداران آمریکایی اطلاعات جعلی کابینه ملی عراق در مورد سلاح کشتار جمعی (غیر موجود) در اختیار صدام حسین را آن چنان بزرگنمایی کردند که هنوز هم می توانند از زیر کیفر این مداخله بد فرجامشان شانه خالی کنند (اگرچه، همه به خوبی، می دانند که این اطلاعات دروغ بوده است).

اکنون این خطر مطرح شده که دولت ترامپ به فکر انجام چنین اقدام ماجراجویانه ای علیه ایران افتاده است. تد پو، عضو کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، تصریح می کند: «در کل جهان، ایرانی هایی زندگی می کنند که از دیکتاتوری فرار کرده اند، از جمله، در خود آمریکا. بلی، در خود ایران نیز شهروندانی هستند که از دولت خود کامه شان حمایت نمی کنند».

تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا، گفته است که سیاست دولت آمریکا در قبال ایران هنوز «در مرحله تدوین قرار دارد»، اما واشنگتن به طور حتم، با «عناصر داخلی ایران» همکاری خواهد کرد. به سخن دیگر، در حال حاضر، سیاست رسمی آمریکا در قبال ایران، سرنگونی رژیم است.

این استراتژی مشکلات بی شماری را به همراه دارد. به ویژه، این موضوع نگران کننده است که تنها نیروی فعال و کارساز مخالف در داخل و خارج از ایران، سازمان «مجاهدین خلق» است. اگرچه، تیلرسون به طور مستقیم، به سازمان مجاهدین خلق اشاره ای نکرده است، اما، آمریکا نباید به هیچ وجه، در اندیشه حمایت از این تروریست های بین المللی باشد. اصلاح طلبان میانه روی ایران بارها، با اعتقاد به این که وابستگی به آمریکا به اعتبار و وجهه داخلی آنان ضربه وارد خواهد کرد، آغوش باز آمریکایی ها را رد کرده اند.

بخش اعظم دموکرات های ایرانی در عمل، از رئیس جمهور [آقای] حسن روحانی حمایت کرده اند که عامل اصلی در انتخاب مجدد وی در مبارزه با شاهین های سیاسی در انتخابات سال ٢٠١٧ میلادی، بوده است.

سابقه سازمان مجاهدین خلق می بایست هر سیاستمداری را بر آن سازد که از این سازمان دوری کند. در حقیقت، این سازمان یک کیش سیاسی عجیب و غریبی است که حول شخصیت مسعود رجوی تشکیل یافته است. سازمان مجاهدین خلق سازمان دهنده عملیات های تروریستی بی شماری بوده است و تا فوریه سال ٢٠١٢ میلادی، نامش در فهرست رسمی سازمان های تروریستی دولت آمریکا قید شده بود. سازمان مجاهدین خلق در سال ١٩٦٥ میلادی، توسط دانشجویان چپگرای ایرانی بنیان گذاری شد که با رژیم شاه که یکی از متحدان راهبردی و اصلی واشنگتن بود، مخالف بودند.

اما، ایران سوسیالیستی نشد و رجوی با آیت الله خمینی (ره) کنار نیامده و کشور را ترک کرد و در خفا به فعالیت خود ادامه داد. در اواخر سال های ٦٠ و ٧٠ میلادی قرن بیستم، این سازمان دست به عملیات تروریستی زد که در نتیجه آن، آمریکایی هایی که در ایران کار می کردند، کشته شدند.

با این همه، این سابقه خطرناک سازمان مجاهدین خلق، سیاستمداران آمریکایی را نگران نکرده است. مسئله این است: حال که از دولت دین سالار بدشان می آید، چرا نباید با تروریست ها دوستی کنند؟ محافظه کاران - «شاهین های» آمریکایی در طول ماه های متمادی، تلاش می کردند تا قرار مربوط به تبرئه این سازمان را پیش ببرند تا این که حدود پنچ سال پیش، وزارت امور خارجه آمریکا این قرار را اتخاذ کرد.

جیمز وولسی کوچک و پورتر گاس، روسای سابق سازمان سیا، و همچنین، تام ریج و مایکل موکاسی، وزیران سابق دولت بوش، از هواداران این تفکر بودند. دینا روراباکر، عضو کنگره آمریکا، قاطعانه، اعلام کرد که سازمان مجاهدین خلق «به دنبال یک دولت سکولار، صلح آمیز و دموکراتیک است». افزون بر آن، رودولف جولیانی، شهردار سابق نیویورک، نوت گینگریچ، رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا، و سناتور جان ماکین نیز به طور علنی، این تروریست ها را عفو کرده اند.

از آن زمان، شور و اشتیاق جمهوری خواهان افزایش یافته است. به تازگی، کمیته مجلس نمایندگان آمریکا در امور حقوق بشر مریم رجوی را به نشست پیرامون استراتژی پیروزی بر داعش دعوت کرده است. قرار مربوط به واگذاری سکوی تبلیغات به رهبر کنونی سازمان مجاهدین خلق، به طور کامل طبیعی است: پیش از این نیز اشاره کردیم که بسیاری از نمایندگان نخبگان سیاسی آمریکا از هواداران استراتژی تغییر رژیم در ایران هستند. و اکنون، برای سازمان مجاهدین خلق، ایفای همان نقش در نظر گرفته شده است که کنگره ملی عراق برای سرنگونی رژیم عراق ایفا کرده بود.

اما، نباید از یاد برد که دولت ترامپ به طور اساسی، با تمامی دولت های پیشین متفاوت است و به نظر می رسد که در پس عامه پسندی خارجی که رئیس جمهور آمریکا کاپیتول هیل را با آن تغذیه می کند، حسابگری این تاجر با تجربه قرار گرفته است. تشکیل کانون مرحله ای تشنجات در خاور نزدیک – تفکر بدی است و اگر به این موضوع نیز توجه داشته باشیم که ایران متحد روسیه است و همچنین، یکی از کشورهای نادر منطقه است که ارتش آن از قدرت و توان بالایی برخوردار است، در آن صورت ترامپ باید مانند بیماری طاعون، از سیاست نسنجیده «شاهین ها» بگریزد که از مدت ها پیش، به بیماری میلیتاریستی مبتلا می باشند.

نویسنده:
ویکتور دنیسنکو
منبع: اداره کل رسانه های خارجی وزارت ارشاد به نقل از «پراودا.رو» / 8 اوت 2017

لینک اصلی: اینجا


هدف از انتشار این مقاله، آشنایی با نگاه روسی به تحولات ایران است و دیدگاه نویسنده ضرورتاً مورد تأیید نیست.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد