مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

تلاش نتانیاهو برای بیرون راندن ایران از سوریه

مسکو باید اتحاد خود با تهران و آنکارا را حفظ کند.

به گفته شاهدان عینی، در پی توافق روسیه و آمریکا پیرامون برقراری آتش بس در جنوب سوریه و برقراری رژیم عاری از تنش که تا این لحظه بدون خون ریزی و نقضی تداوم یافته، بنیامین نتانیاهو تصمیم گرفته است، بازی آشکاری را در پیش گیرد.   قبل از همه، وی خبر داده که در آستانه دیدار هامبورگ روسای جمهوری آمریکا و روسیه، او این مسئله را با آنان طی گفتگوی تلفنی بحث و بررسی کرده است. نتانیاهو گفت: «هر دوی آنان به من گفتند که موضع اسرائیل را درک می کنند و مطالبات ما بررسی خواهند کرد». و اما، چگونه؟

به نظر می رسد که اسرائیل روی این حساب می کند که مسکو و واشنگتن «در حین برقراری آتش بس در مناطق جنوب غربی کشور همسایه، اجازه ندهند، نیروهای ایرانی در سوریه تحکیم یابند». اما، در اینجا، نکات مبهمی مطرح است. زمانی که در اجلاس آستانه میان روسیه، ترکیه و ایران، مباحثات پیرامون شعاع های عاری از تنش در سوریه آغاز شد، در رسانه های گروهی آمریکا خبرهایی پیرامون «مذاکرات سری واشنگتن با مسکو» در رابطه با تشکیل شعاع امنیتی در سوریه منتشر شد.

در ابتدای امر، این خبر از شایعات تلقی شد. سپس، خبرهای پیرامون دیدار و مذاکرات دیپلمات های آمریکایی و روسی در اردن منتشر شد که به ظاهر، سرگئی لاوروف نیز در سخنانش در هامبورگ آن را تأیید کرده است.

بدین ترتیب، در رابطه با مسئله سوریه، دو مذاکره در جریان بوده است: مذاکرات اردن و مذاکرات آستانه. آیا این مذاکرات مغایر با یکدیگر بوده اند و یا به موازات یکدیگر پیش رفته اند؟ در حال حاضر، نمی توان به این پرسش پاسخ داد. در هر صورت، ترکیه به عنوان یکی از مولفان طرح تشکیل شعاع های عاری از تنش، در سطح رسانه های گروهی اش موقعیت خود را تثبیت بخشیده است. در رابطه با ایران نیز باید گفت که این کشور هنوز سکوت اختیار کرده است.

در حال حاضر، به گزارش خبرگزاری «آسوشیتد پرس»، احتمال دارد که توافق پیرامون برقراری آتش بس در منطقه جنوب سوریه، اسرائیل و اردن را نیز جذب خود کند که در منطقه جنوبی سوریه مرز مشترک دارند. در این میان، به گزارش این خبرگزاری، «این توافق کمترین ارتباطی با توافق پیرامون تشکیل شعاع های عاری از تنش در سوریه ندارد که از سوی ایران، روسیه و ترکیه در ماه می سال ٢٠١٧ میلادی در آستانه، امضا شد». بنا بر این، در برابر سوریه، به موازات مسکو، آنکارا و تهران، به طور قانونی، آمریکا، اسرائیل و اردن نیز حضور پیدا می کنند.

سوریه – خاور نزدیک: اوضاع جدید
تا چندی پیش، در توضیحات کارشناسان اسرائیلی، منطقه جنوب سوریه به عنوان میدان نبرد «حزب الله»، قوای دولتی سوریه و بسیجیان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران علیه نیروهای مسلح مخالفان معرفی می شده است. این گزینه نیز مطرح بوده است که تهران به بیروت نفوذ می کند و محور به اصطلاح شیعه را تشکیل می دهد.

جبهه جنوبی که در مثلث متشکل از قنیطره در بلندی های جولان سوریه، درعا و دمشق امتداد می یابد، نه فقط میدان عملیات استراتژیکی اصلی مخالفان دمشق، غیر مرتبط با داعش (سازمان ممنوع اعلام شده در روسیه)، بلکه گزینه اتحاد در یک جبهه جنوب لبنان و بلندی های جولان سوریه نیز به شمار می رفت. در این رابطه، کارشناسان هشدار می دادند که «بخشی از سوریه که تحت کنترل رئیس جمهور بشار اسد قرار دارد، می تواند به بخشی از لبنان به اصطلاح بزرگ و تحت کنترل ایران تبدیل شود».

اگر روند رخدادها بر اساس چنین سناریویی توسعه می یافت، در آن صورت اسرائیل ناگزیرا، با واقعیت ژئو سیاسی جدیدی مواجه می شد. از این جهت، این کشور بازی متقابلی را در پیش گرفت. اطلاعاتی در دست است که نشان می دهند، اسرائیل از گروهک «جبهه النصره» (سازمان ممنوع اعلام شده در روسیه) که در اردن پایگاه دارد، در برابر «حزب الله» حمایت می کرده است. در حال حاضر، در پی حاصل شدن توافق میان روسیه و آمریکا در رابطه با برقراری آتش بس در جنوب سوریه، اوضاع در مرزهای شمالی اسرائیل به شدت رو به تغییر گذاشته است.


نخست وزیر مطالبات بیشتری دارد

نتانیاهو اگرچه به خوبی، اطلاع دارد که تهران یکی از مولفان طرح تشکیل شعاع های عاری از تنش در سوریه بوده است، اعلام می کند که «اسرائیل از برقراری آتش بس واقعی در سوریه استقبال خواهد کرد، اما این آتش بس نباید به انسجام نیروهای ایران با حامیانش در سوریه منجر شود». این نخستین بار نیست که نخست وزیر اسرائیل چنین مطالباتی را مطرح می کند.

اما، این مطالبات هر بار، در زمینه های جدیدی به گوش می رسند. به نوشته نشریه اسرائیلی «هاآرتص»، او در جریان سفر اخیر خود به مسکو در ماه مارس سال جاری، درخواست کرد تا «توافق صلح آمیز در رابطه با جنگ داخلی سوریه، خروج نظامیان ایرانی از این کشور را تأمین کند» و در این میان، او بر امکان گشایش «جبهه ایران علیه اسرائیل در بلندی های جولان» استناد کرده است.

در حال حاضر، این تهدید منتفی می شود. افزون بر آن، داعش (سازمان ممنوع اعلام شده در روسیه) نیز راه خروج از صحنه ژئو سیاسی منطقه را در پیش گرفته است. اما، مسئله این است که آیا خود نتانیاهو این موضوع را باور دارد که توافق میان روسیه و آمریکا در رابطه با برقراری آتش بس در منطقه جنوب سوریه، شکل نوعی اتحاد پایدار در رویکرد سوریه را به خود گیرد که راه یابی به روند واقعی در راستای حل و فصل سیاسی در سوریه را ممکن سازد، یا خیر؟

اگر پاسخ آری باشد، در آن صورت، می توان حضور قوای نظامی خارجی از جمله، قوای ایرانی در خاک این کشور را در قید شرایطی قرار داد. اما، در حال حاضر، این مسئله به آینده دور مربوط می شود، به ویژه با توجه به گزافه گویی های ضد ایرانی دولت ترامپ که امکانات برای مانورهای دولت اسرائیل در رویکرد سوریه را مقید می سازد، هر چند نه به طور کامل.

اسرائیل می تواند شیوه قدرتمندی را به کار گیرد: از حمایت خود از بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، سخن بگوید و بدین سان یکی از شرایط حضور نظامی ایران در این کشور را منتفی کند. در حال حاضر، اوضاع به گونه ای است که مسکو و تهران آشکارا، از دمشق حمایت می کنند و این در حالی است که موضع ترکیه با آنها مغایرت دارد.

در این میان، می بایست به موضوع دیگری اشاره کرد. اگر مباحثات پیرامون ضرورت مبارزه علیه داعش (سازمان ممنوع اعلام شده در روسیه) از پرانتز خارج شود و نیات بعدی روسیه و ایران در سوریه مشخص نباشد، در آن صورت طرح های کُردها، همان گونه که برای آنکارا به مسئله پیچیده و تهدید آمیزی بدل شده است، تهران را نیز درگیر خود خواهد کرد. مسئله مربوط به منافع دیگر کشورهای عربی در سوریه نیز هنوز نامشخص مانده است.

مسئله همگرایی
روسیه (و همچنین ترکیه و ایران) بارها، از حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه سخن گفته است. به گفته مسکو، «فقط دولت قانونی که بر اساس قانون در سوریه انتخاب شده است، حق دارد، خروج تمامی نیروهای خارجی از کشور را درخواست کند». بیرون راندن فقط ایران از این حلقه که نتانیاهو برای آن تلاش می کند، به معنای ویران کردن ساختار دیپلماتیک – نظامی خواهد بود که پیش از آن نیز وضعیت متزلزلی دارد.

افزون بر این، در طول تاریخ که در آن، چه روسیه و چه، ترکیه و ایران بارها، ناگزیر به رقابت با یکدیگر بوده اند، در حال حاضر، با هم متحد شده و موفق شده اند، به اهداف مهمی دست یابند که یکی از آنها – در جنوب سوریه است که اسرائیل نیز استفاده موثری از آن به عمل می آورد.

و اما، مورد دیگر. به نوشته نشریه «واشنگتن پست»، نقشه ای از سوریه مطرح شده که طی آن، این کشور با خط کبود رود دجله دو نیم شده است که محور غیر رسمی شعاع عاری از تنش میان نیروهای رژیم سوریه، مستقر در سمت غرب آن، و نیروهای کُرد سوری، مستقر در شرق آن، می باشد. نیروی نخست از سوی روسیه و نیروی دوم از سوی آمریکا حمایت می شوند. این محور طرفین را بر آن می دارد که با داعش (سازمان ممنوع اعلام شده در روسیه) نبرد کنند، نه با یکدیگر.

به عبارتی در جنگ سوریه منافع نه فقط بازیکنان منطقه ای، بلکه خارجی به شدت با هم گره خورده اند که در هم شکستن آن با شمشیر در توان کسی نیست. و در این میان، در راه پایان دادن به جنگ و فراهم شدن شرایط پیشبرد گام های برداشته شده تا مرحله موفقیت های دیپلماتیک، نخستین گام های واقعی برداشته شده است.

نویسنده: استانیسلاو تاراسوف
منبع: اداره کل رسانه های خارجی وزارت ارشاد به نقل از «رگنوم» / 10 ژوییه ٢٠١٧

لینک اصلی: اینجا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد