مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

آمریکا برای فروش تسلیحات به اعراب به «تهدید» ایران نیاز دارد

کارشناسان بحث و بررسی پیرامون نتایج سفر دونالد ترامپ به خاورمیانه را ادامه می دهند. تشکیل بلوک عرب – اسرائیل علیه ایران تا چه حد محتمل است؟ چرا رویکرد واشنگتن و تهران در قبال حل و فصل مسئله فلسطین – اسرائیل یکسان است؟ چگونه «تهدید ایران» آمریکا را در تعیین سیاست خود در خاورمیانه کمک می کند؟ یاکوف کدمی، رئیس سابق سرویس اطلاعاتی اسرائیل موسوم به «ناتیف»، به این پرسش ها و دیگر پرسش های نشریه «پراودا رو» پاسخ داد.  

- ترامپ به محض رسیدن به قدرت، شروع کرد به سخن گفتن پیرامون این موضوع که او حل و فصل مشکلات خاورمیانه را به خصوص در چارچوب تشکیل نوعی بلوک میان اسرائیل و کشورهای عربی ممکن می داند. او در جریان سفر اخیر خود به خاورمیانه، گام های مشخصی در این زمینه برداشت. ارزیابی شما از این تفکر و چشم انداز واقعی طرح تشکیل ناتوی به اصطلاح عربی چیست؟

- از ابتدا تصریح می کنم که من فقط از جانب خودم سخن می گویم و ارزیابی های من کم ترین ارتباطی با موضع دولت اسرائیل ندارد. من معتقدم که ارزیابی دقیق این موضوعات فقط بر اساس حقایق موجود ممکن است و نه، بر اساس سخنان و بیانات.

من توجه ها را به این موضوع جلب می کنم که ترامپ در بیانات خود به غیر از یک نوع خطر و تهدید برای خاورمیانه – تروریسم، در مورد چیز دیگری سخن نگفته است. او از چهار سازمان تروریستی نام برده است: داعش، «القاعده»، حماس و «حزب الله». قطر از حماس حمایت می کند. عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی در مراحل مختلفی، از داعش و «القاعده» حمایت کرده اند. ترامپ فقط به یک کشور اشاره کرده است که آن را تهدید اصلی برای منطقه می داند: این کشور، ایران است.

رئیس جمهور آمریکا همچنین، گفته است که آمریکا قصد ندارد در این و یا آن فرایندها مداخله کند و یا آنها را هدایت کند و فقط آمادگی دارد تا به کشورهای خاورمیانه در حل و فصل مشکلاتشان کمک کند. وقتی از بلوک خاورمیانه ناتو سخن گفته می شود، همان دم، بسته بغداد به خاطر می آید. این بسته با مشارکت غیر مستقیم آمریکا و بریتانیای کبیر سازماندهی شد و هدف از آن، مقابله با اتحاد جماهیر شوروی سابق و نفوذ شوروی بوده است. در حال حاضر، هدف چیز دیگری است. به عقیده من، این سازمان با ساختار سیاسی و نظامی ضد ایرانی، شبهه دار به نظر می رسد.

تعاون و همکاری – این و یا دیگر اقدامات سیاسی و یا اقتصادی – عملی است، اما اتحاد سیاسی جای سوال دارد. یک نمونه از آن در قاره دیگر، آشکارا، تمامی مشکلات این جریان را نشان می دهد. امانوئل مکرون، رئیس جمهور جدید فرانسه، اعلام کرده که یکی از اهداف اصلی وی، تحکیم، تعمیق و توسعه روابط فرانسه و ایران است.

بعید به نظر می رسد که به استثنای چند کشور در خاورمیانه، کسی ایران را یک تهدید پندارد. این مورد نیز مشکلات خود را دارد. از این جهت، بسته بغداد بدون مشارکت ترکیه تا حدودی، معنایی ندارد. اما، در حال حاضر، ترکیه مشکل کاملاً متفاوتی دارد: این کشور به از سرگیری روابط عادی با تمامی کشورهای همسایه نیاز دارد و ایران – یکی از این کشورها است.

از این رو، به اعتقاد من، اینجا از اعمال فشار بر ایران از طریق تمامی شیوه ها سخن در میان است و نه، اتحاد سیاسی و اقتصادی. ترامپ در بیاناتش، بارها، تصریح کرده که باید به حمایت از سازمان های تروریستی پایان داده شود.

اگر، در نهایت، حمایت محافل مشخص در عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر از داعش و «القاعده» پایان گیرد، این امر باعث تضعیف و ناتوان شدن هر چه سریع تر این سازمان ها خواهد شد. در مورد حماس مسئله پیچیدگی بیشتری دارد. نخست این که این سازمان مشکل ما اسرائیل است و دوم، قطر و ترکیه از این سازمان حمایت می کنند.

در محافل سیاسی اسرائیل، برخی حتی ترجیح می دهند که حماس به عنوان جایگزین خود گردانی فلسطین و محمود عباس باقی باشد. من امیدوارم که فشارهای آمریکا باعث از میان برداشته شدن «القاعده» و داعش در خاورمیانه از طریق پایان دادن به حمایت های مالی و سیاسی شود. در آینده نیز این مسئله در مورد حماس تحقق می یابد، به خصوص که عربستان سعودی و مصر نیز علاقه مند آن هستند.

در رابطه با اتحاد نظامی باید گفت که این موضوع حتی از مضحک بودن فراتر می باشد، زیرا کشورهای خاورمیانه در معنای واقعی فاقد ارتش کاملی اند. ارسال تجهیزات نظامی که ترامپ در خصوص آنها با سعودی ها به توافق رسیده است – بخشی از یک روند اقتصادی است و نه، سیاسی.
آمریکا با پول خود سعودی ها به کمک به آنان ادامه خواهد داد. از نقطه نظر نظامی – این توافق ٣٠٠ میلیارد دلاری سوخته است و کم ترین اهمیتی ندارد.

ارسال های نظامی اصلی شامل هلیکوپترهای حمل و نقلی می شود و نه، تجهیزات نظامی. در حال حاضر، تانک ها نقش چندان مهمی ایفا نمی کنند. سیستم الکترونیکی – خوب است، اما در سایه آن، قدرت نظامی عربستان سعودی افزایش پیدا نخواهد کرد. این موضوع در خصوص توانایی برای اجرای عملیات نظامی بزرگ نیز صدق می کند. هیچ یک از آنها از جنبه تشکیل اتحاد نظامی اهمیتی ندارند. از این رو، من فکر می کنم که در حال حاضر، نباید از تشکیل نوعی بلوک نظامی در خاورمیانه سخن گفت.

- در آن صورت، ترامپ چرا در این خصوص سخن گفته است؟
- احتمال دارد که آمریکا فقط خواسته باشد نشان دهد که خاورمیانه را از یاد نبرده است و آماده کمک است. آمریکا از کشورهای عربی و رویارویی آنها با ایران حمایت می کند و خود نیز با ایران حساب و کتاب هایی دارد.
آمریکا در رابطه با مسئله فلسطین فقط در سطح «بنشینید و توافق کنید» برخورد می کند. ترامپ گفته است که برایش اهمیتی ندارد که یک کشور واحد وجود داشته باشد و یا دو کشور. آمریکا فقط در اندیشه منافع شخصی خود است.

- برای حاصل شدن توافق میان اسرائیلی ها و فلسطینی ها تا چه حد شانس وجود دارد؟ آنان تا به امروز موفق نشدند به توافق برسند و اکنون، چطور می توانند با جادوی ترامپ ناگهان، به توافق برسند؟
- ما در اسرائیل، به خداوند بسیار نزدیک هستیم و بیشتر به اراده خدا وابسته ایم و نه، ترامپ. الله، خداوند و یا قادر مطلق – تفاوتی با یکدیگر ندارند. طی صد سال اخیر، این مردم موفق نشده اند این مناقشه را حل و فصل کنند. و باید به کمک خداوند امید بست و نه، کمک های ترامپ.

نویسنده: دمیتری نرسسوف
منبع: اداره کل رسانه های خارجی وزارت ارشاد به نقل از «پراودا.رو» / 4 ژوئن 2017

لینک اصلی: اینجا


هدف از انتشار این مقاله، آشنایی با نگاه روسی به تحولات ایران است و دیدگاه نویسنده ضرورتاً مورد تأیید نیست.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد