مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

روسیه، ایران و ترکیه در جستجوی نتیجه مشترک

آیا ترکیب جدید «سه کشور» برای حل مسئله سوریه کارساز خواهد بود؟

٢٠ دسامبر 2016 در مسکو، وزیران امور خارجه و وزیران دفاع روسیه، ایران و ترکیه نخستین بار با هم دیدار کرده و طی آن، راه های حل و فصل بحران سوریه را بحث و بررسی کردند. البته، بعید به نظر می رسد که بتوان از راهی، به چنین شکلی رسمیت بخشید،   اما احتمال دارد که این ترکیب در جریان بحث و بررسی رویدادهای مبرم که در دستور کار بین المللی قرار گرفته اند، به مجمع موقتی بدل شود.

بحران شش ساله سوریه و به ویژه، در سال ٢٠١٦ میلادی، نشان داد که در جهان، نیرویی با قابلیت برقراری کنترل بر تمامی خاک این کشور وجود ندارد. در وهله نخست، به این علت است که طی سال های اخیر، در عمل تمامی بازیکنان منطقه ای و جهانی جذب مناقشه سوریه شده اند. افزون بر آن، ابعاد تلفات نیرو و منابع وارده بر هر یک از طرفینی که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در مناقشه شرکت دارند، راه خروج آنها از این مناقشه، بدون دستیابی به کمترین امتیازی را مسدود می کند که آنها را به گروگان این مناقشه تبدیل کرده است.

از این نقطه نظر، تنها راه حل ممکن و معقول، تقسیم مشروط این کشور به عرصه های نفوذی است. به ویژه با توجه به این که امروزه، اوضاع حاکم در سوریه نیز به نوعی موجبات آن را فراهم می آورد.  و این، بیش تر با این مسئله مرتبط است که در عمل، تمامی طرفین درگیر در داخل سوریه احساس می کنند که منابع و امکاناتشان محدود شده است و این امر، تکیه بر تداوم تشدید مناقشه در این کشور را برای آنها زیان آور می سازد. افزون بر آن، در حال حاضر، محدوده شعاع نفوذی تمامی بازیکنان کلیدی خارجی نیز در حال تعیین است.

از این نقطه نظر، ائتلاف ویژه روسیه، ایران و ترکیه – نخستین گام در راه تقسیم غیر رسمی منطقه شمالی روسیه و به رسمیت شناخته شدن حق کنترل هر یک از آنها بر مناطق مشخص خواهد بود. این مسئله تا حدی در بیانیه مرتبط با نتایج دیدار طرفین نیز بازتاب یافته است که به علت نتیجه بخش نبودن ادامه تلاش ها در راستای حل و فصل این مسئله از راه نظامی، با هدف از سرگیری گفتگوهای سیاسی صادر کرده اند. در این میان، استناد به بند مربوط به محترم شمردن تمامیت ارضی سوریه، در بیانیه پایانی، ارزشی بیش از صورت آیینی ندارد.

فرمت «سه کشور» که طرفین در مسکو، در مورد تشکیل آن تصمیم گیری کردند، جای گفتگوی روسیه و آمریکا در چارچوب گروه بین المللی حمایت از سوریه را گرفت که مسکو و واشنگتن طی آن، نقش هیات رئیسه را ایفا می کردند. نقطه ضعف آن، ناتوانی روسیه و آمریکا در راستای تأثیرگذاری بر متحدان خود «در این منطقه» بوده که اغلب، به آغاز مفسده جویی هایی، چه از سوی رژیم سوریه و چه شورشیان منجر می شد که در نهایت، به پشت پا زدن به توافق های حاصل از سوی وزارت امور خارجه روسیه و آمریکا انجامید.

ائتلاف مشروط روسیه – ایران – ترکیه این مشکل را دست کم در مقیاس شمال غرب سوریه حل و فصل می کند که بیشتر با احساس خستگی مفرط «سه کشور» از این جنگ بی پایان مرتبط است که هر یک از طرفین را برای مشارکت بسیار فعال تر ناگزیر می سازد. ایران – یکی از متحدان کلیدی دمشق است که نقش آن عبارت است از این که تاکنون، بشار اسد بر سر قدرت باقی مانده و این جایی برای تردید نمی گذارد. زیرا، این کشور از نخستین روزهای آغاز مناقشه، از دولت سوریه حمایت کرده است.

اما، این موضوع باعث شده که تهران، این کشور نه چندان ثروتمند، طی شش سال اخیر، تلفات نظامی و مالی بسیار جدی متحمل شود، آن هم در شرایط ازسرگیری تدریجی روابط با جهان خارج که دولت این کشور را برای پیشه کردن برخوردهای ظریف تری ناگزیر می سازد. ترکیه که یکی از «بازیکنان قدیمی» بحران سوریه است، طی شش سال اخیر، به صورت مستقیم پیامدهای جنگ داخلی را در مرزهای جنوبی خود تجربه می کند.

در این میان، رویدادهای جاری طی ماه های اخیر، آنکارا را نه فقط در برابر تهدیدهای خارجی، بلکه از نقطه نظر درگیری های داخلی نیز آسیب پذیر کرده است. دولت ترکیه به موازات شرکت در جنگ برای سرنگونی اسد، ناگزیر شده است با برخی از مشکلات مرتبط با فعالیت کُردها، موج پناهجویان و همچنین، تسویه حساب های داخلی نیز دست و پنجه نرم کند که تأثیر بسیار منفی بر فعالیت نهادهای انتظامی و دادگستری، ارتش و در نتیجه، امنیت داخلی کشور داشته است.

برای روسیه نیز تداوم مناقشه در سوریه به صلاح نیست. گذشته از این که این جنگ باعث کشته شدن شهروندان ما می شود و علاوه بر آن، اعتبار مسکو نیز در اثر «مبارزه علیه تروریسم به سبک روسی» خدشه دار شده است که در حلب و به خصوص در پالمیر به وضوح به نمایش درآمد و بار دیگر تحت کنترل «دولت اسلامی» (داعش – سازمان ممنوع اعلام شده در روسیه) درآمده است. این در حالی است که شور و شوق روسیه برای حضور در سوریه، برعکس، به امید تغییر وجهه و اعتبار خود در چشم جامعه جهانی در جهت مثبت بوده است.

تمامی این موارد، روسیه، ایران و ترکیه را برای دستیابی به مخرج مشترک سوق می دهد – اگر هم در زمینه حل و فصل کل مناقشه سوریه نباشد (در اینجا، طرفین مانند سابق بر موضع خود پافشاری دارند)، دست کم از جنبه تثبیت وضعیت فعلی. در این زمینه، سازش های مشخصی مطرح می شود.

نخست، روسیه و ایران می توانند تضمین کنند که سیاست تهاجمی دمشق بعد از باز پس گیری حلب، در رویکرد ادلب که در حال حاضر، «زمین موروثی» مخالفان سوری شده است و از نظر ترکیه، عرصه نفوذ بدون قید و شرط آنان می باشد، نتیجه ای به همراه نخواهد داشت. با توجه به ناتوانی قوای دولتی سوریه در کسب نتایج بزرگ نظامی با تکیه فقط بر نیروهای داخلی اش، به حقیقت پیوستن این گزینه در روند رویدادها، حتی در صورت رد آن از سوی رژیم سوریه، کاملاً واقع بینانه است.

دوم، ترکیه با در دست گرفتن کنترل بر ادلب و «جیب» میان دو منطقه کردنشین در شمال استان حلب، قادر است، ممانعت از هر گونه تلاش ساختارهای شورشی تحت کنترل خود در سوریه در دفع حملات به شهر حلب را تضمین کند. این امر به نوبه خود، باعث خواهد شد تا ارتش دولتی و متحدانش بخشی از نیروهای خود را که به طور عمده در شمال این کشور متمرکز می باشند، با هدف حل و فصل مشکلات به دیگر جبهه ها مانند، پالمیرا و حمص، اعزام کنند.

در نهایت، از قرائن چنین برمی آید که در خصوص مبارزه علیه تروریسم توافق حاصل شده است. ترکیه در ازای آمادگی خود برای منفک ساختن شورشیان از تروریست ها در ادلب و مبارزه علیه «جبهه فتح الشام» (جبهه النصره سابق که از سوی روسیه ممنوع اعلام شده است)، از مسکو و مهم تر از آن، از تهران خروج بخشی از تشکیلات «حزب الله» از خاک سوریه را درخواست کرده است. با توجه به این که در جهان مذهب سنی، «حزب الله» سازمان تروریستی شناخته می شود، چنین «خوش آمد گویی هایی» به طور کامل معمول به نظر می رسد.

اما، اختلافات میان این کشورها به اندازه ای رسیده است که بتواند فرمت تشکیل یافته در مسکو را به شکل کاملاً جدی دگرگون سازد. به ویژه با توجه به روابط نه چندان ساده میان آنکارا و تهران که با انتقادات و بی اعتمادی های متقابل همراه شده است. ترکیه و ایران – رقبای قدیمی بر سر تصرف مقام رهبری در خاور نزدیک هستند که در گذشته، برای تضعیف مواضع یکدیگر تلاش می کردند. گذشته از این، نه آنکارا و نه، تهران از ظهور بازیکن جدیدی در چهره روسیه که از جاه طلبی های خود در منطقه سخن گفته است، چندان خوشنود نیستند.

افزون بر آن، در حال حاضر، حتی مقدمات لازم برای همکاری بلند مدت و راهبردی میان «سه کشور» مهیا نشده است و احتمال دارد که این شبه اتحاد مغایر با مواضع کشور دیگری نیز باشد. حتی، این سه کشور در رابطه با مسئله سوریه به تدریج، با وجود تمامی شرکت کنندگان جدید (آمریکا، کشورهای حاشیه خلیج فارس و غیره) رشد پیدا خواهد کرد که بدون آنها، ادامه توسعه این طرح غیر ممکن خواهد بود. از این جنبه، ترکیب روسیه – ایران – ترکیه، «استارت» خوبی خواهد بود در گفتگوی سیاسی پیرامون سوریه که احتمال دارد، در این رویکرد و بر پایه آن پیشرفت هایی نیز حاصل شود.

نویسنده: لئونید عیسایف
منبع: اداره کل رسانه های خارجی وزارت ارشاد به نقل از «نیزاویسیمایا گازی یتا» / 26 دسامبر 2016

لینک اصلی: اینجا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد