مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

پوتین، برنده بزرگ نبرد حلب

طفره رفتن مکرر آمریکایی ها و اروپایی ها به روسیه امکان داد رئیسِ بازی شود.

فتح پایتخت اقتصادی سابق سوریه توسط رژیم، نقطه عطف در جنگ سوریه و شکست برای غرب است. این شکست با هجوم جدید پناهندگان به ترکیه در هفته های آینده و تندرو شدن فزاینده گروه های رزمی در سوریه، می تواند عواقب بسیار هولناکی در درجه اول برای اروپایی ها داشته باشد.   اما قبل از هر چیز اعتبار راهبردی واشنگتن همانند پایتخت های مهم غربی از جمله پاریس را که از حدود پنج سال پیش برای حمایت از این قیام دمکراتیک درگیر بودند، به طور جدی از بین می برد.

از پایان جنگ سرد تا کنون، آمریکایی ها و اروپایی ها هیچ گاه به این اندازه در برابر مسکو خود را ناتوان نشان نداده بودند. فراتر از سخنان گاهی بسیار شدید مانند سخنان سامانتا پاور، سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد، «این مبارزه با تروریسم نیست بلکه بربریت است»، آنها به سرعت در برابر این شکست غیرقابل اجتناب تسلیم شدند وزرای خارجه کشورهای اروپایی که روز دوشنبه دوازدهم دسامبر در بروکسل گردهم آمده بودند، حتی احتمال تحریم ها بر ضد مسکو را مطرح نکردند.

طفره رفتن مکرر غربی ها بود که به کرملین امکان داد تا با مداخله در سوریه از سپتامبر ٢٠١٥ برای حمایت از رژیم اسد که در آن زمان در تنگنا قرار گرفته بود، صحنه گردان نمایش در سوریه شود. توماس گومار، رئیس موسسه روابط بین الملل فرانسه، خاطر نشان ساخت: «ولادیمیر پوتین تصمیم واشنگتن مبنی بر ترک کردن درگیری و عدم اراده اروپایی ها را به خوبی درک کرده بود، اگر چه در سخنرانی های خود از مداخله فرضی غرب انتقاد می کرد.» وی تأکید کرد: «پندار واهی است که باور کنیم قبل از تشکیل دولت جدید امریکا آنها می توانستند مانع از اقدامات روسیه در سوریه شوند.»

باراک اوباما با آگاهی از شکست خود، در آخرین سخنرانی مهم خویش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر که عملکرد اقدام بین المللی خود را ترسیم می کرد، فقط چند کلمه ای درباره فاجعه سوریه بیان کرد. تغییر موضع باراک اوباما در اوت ٢٠١٣ و امتناع وی در لحظه آخر از حمله به رژیم سوریه به علت استفاده از گاز سارین علیه مردم خود – خط قرمزی که خودش تعیین کرده بود - بشار اسد را برخلاف میل پاریس نجات داد. به طور قطع آمریکایی ها در آن زمان با مسکو درباره نابودی زرادخانه شیمیایی سوریه مذاکره کردند اما برای دمشق اصل، نجات یافتن بود.

«فرصت های از دست رفته»

فیلیپ گوردون، مشاور سابق رئیس جمهور آمریکا، ضمن بیان اینکه «این بدین معنا نیست که جایگزین ساده تر وجود داشت» اذعان کرد: «سوریه بدترین فاجعه از پایان جنگ جهانی دوم است و نتیجه آن فاجعه بار است.» رئیس جمهور آمریکا مبارزان مخالف میانه رو را که در مصاحبه ای در سال ٢٠١٤ همچون «کشاورزان، استادان و داروسازان سابق بی تجربه نظامی توصیف کرده بود، هیچ گاه به واقع به آن ها باور نداشته است. در برابر بی میلی غربی ها به مسلح کردن مخالفان، گروه های اسلامی و سپس نیروهای جهادی بیهوده کوشیدند به نبرد ادامه دهند.

این درس برای واشنگتن همانند پاریس و لندن دشوار است. کامیل گراند، در اوایل سپتامبر، زمانی که مدیر موسسه تحقیقات راهبردی بود و در حال حاضر یکی از معاونان دبیر کل ناتو شده است، فاش ساخت: «مدیریت بحران آنها نتیجه فرصت های از دست رفته است و از یک سال پیش تا کنون روس ها آنچه را که غربی ها برای مخالفان انجام ندادند، برای نجات رژیم انجام دادند.

روسیه با نیروی هوایی خود و استقرار موشک های پیشرفته ضدهوایی اِس ٣٠٠ و اِس ٤٠٠ - که معلوم نیست این سامانه دفاع ضد هوایی در مبارزه با تروریسم چه کاربردی دارد - آسمان سوریه را به طور کامل مسدود کرد. این مداخله محدود کنترل کامل بازی را برای مسکو به ارمغان آورد. بدین ترتیب همه گزینه ها برای کمک به مخالفان یا حتی فروریختن کمک های بشردوستانه از هواپیما فقط برای مردم غیرنظامی، ناممکن شد.

این نیز یک شکست برای دیپلماسی فرانسه است. نیکلا سارکوزی که از انقلاب های تونس سپس مصر غافلگیر شده بود، تصور می کرد با تأکید بر انقلاب های لیبی و سوریه و امیدواری به فروپاشی سریع رژیم ها اعتبار خود را به دست آورد. اما او نه می دانست و نه توانست مداخله ناتو را در لیبی که در آن او نقش رهبری را داشت، تکرار کند. فرانسوا اولاند که همان خط مشی دیپلماتیک را که قبل از هر چیز بر اساس موضع اخلاقی است، از سرگرفت، همواره تکرار کرد که «اسد نمی تواند در آینده سوریه نقشی داشته باشد.» اوبر ودرین، وزیر امور خارجه سابق، با خونسردی واقع گرایانه فاش ساخت: «در حال حاضر با توجه به این که امکاناتی برای انتقال احساسات سیاسی خودمان نداریم، پاریس در انزوا قرار دارد.»

بی تردید ولادیمیر پوتین برنده بزرگ نبرد حلب است. ارتش روسیه از پایان جنگ سرد از نظر نظامی توانایی خود را برای نخستین عملیات در خارج از خاک شوروی سابق، نشان داد و توانست رژیمی را که در حال حاضر در حال کنترل تمام «سوریه موثر» است، بازگرداند. این امر از نظر دیپلماتیک یک موفقیت است، با وجود این که بمباران های شدید اعتراضاتی را برانگیخته بود. توماس گومار خاطر نشان ساخت: «رئیس جمهور روسیه توانست با بحران سوریه کشورش را دوباره همانند زمان جنگ سرد مخاطب برتر یا حتی منحصر به فرد واشنگتن قرار دهد.»

به طور قطع فتح حلب پایان جنگ نیست و بمب ها برای تثبیت وضعیت در سوریه کافی نیستند. مسکو به طور آشکارتر با مطرح کردن «مخالفان میهن پرست» به جای مخالفان تحت حمایت غربی ها و کشورهای خلیج [فارس] چندان آماده نیست شرایط جدید را برای مذاکرات ژنو تحت رهبری سازمان ملل دیکته کند. زمان به نفع رئیس کرملین است، به ویژه در زمانی که دونالد ترامپ تمایل خود را برای بهبود روابط با وی با شروع به کارش پنهان نمی کند.

نویسنده: مارک سمو
منبع: اداره کل رسانه های خارجی وزارت ارشاد به نقل از «لوموند» / 13 دسامبر 2016

لینک اصلی: اینجا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد