مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

جنگ روسیه در خاورمیانه: رویارویی با ناتو یا تحمیل میز مذاکره؟

جنگ روسیه در خاورمیانه: رویارویی با ناتو یا تحمیل میز مذاکره؟

روسیه از سندروم افغانستان رها شده و بیست و شش سال پس از شکست در افغانستان و خروج از آن کشور و فروپاشی اتحاد شوروی، برای نخستین بار با اهداف راهبردی وارد یک جنگ خارج از قلمرو شوروی یا کشورهای هم سود شده است. این سومین جنگ و اقدام نظامی بزرگ روسیه در دوره پوتین است.   روسیه در سال 1387  بر سر استیای جنوبی با گرجستان جنگید و آن منطقه را به عنوان یک جمهوری مستقل به رسمیت شناخت و غرب نتوانست از تفلیس حمایت کند و امریکا چند ماه بعد روابط نزدیک با روسیه را از سر گرفت. روسیه کریمه را در سال 1392 تصرف کرد و غرب از سلاح تحریم علیه کرملین  استفاده کرد. اما در مورد سوریه چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا روسیه می تواند با نومید ساختن دشمنان اسد آنها را به پای میز مذاکره بکشاند یا صحنه سوریه می تواند عرصه رویارویی با ناتو باشد؟

اهداف روسیه

عملیات نظامی در سوریه یک مرحله و صحنه جدید برای روسیه است. دولت روسیه با یک اعتماد به نفس جدی در سوریه وارد شده و بنابر دعوت دولت رسمی و دارای حاکمیت سوریه دست به اقدام نظامی زده است.  اقدام نظامی در سوریه بر اساس اعلام رسمی کرملین، با هدف مبارزه با تروریسم و حفظ  حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه و تأمین ثبات منطقه‌ای در خاورمیانه آغاز شده‌است. این اقدام روسیه موضوعی جدید است.

سیاست خارجی کلان روسیه اصولی دارد؛ اصل نخست همان نظام بین المللی چند قطبی است. اصل دوم محافظه کاری در نظام وستفالیایی است که بر حاکمیت ملی، عدم مداخله و مرزهای ملی تاکید دارد. اصل بعدی به بازی بزرگ مربوط می‌شود به این مفهوم که روسیه همچنان قائل به نقش آفرینی قدرت‌های بزرگ بر اساس بازی واقع گرایانه و قدرت محور است. اصل دیگر نیز اصل«کنسرت» در چارچوب موازنه قوا است. یعنی تضمین ثبات و امنیت بین‌المللی با موازنه میان قدرت‌ها و ایجاد کنسرت‌هایی برای حل و فصل موضوعات به شکل مقطعی با حضور دولتهای قدرتمند و یا به شکل دائمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد.

در مورد آینده سوریه دولت مسکو بر حفظ حکومت بشار اسد، حفظ تمامیت ارضی سوریه، حل و فصل مسائل سوریه بر اساس مذاکره میان قدرت های بزرگ اصرار دارد. اصل بعدی در رابطه با سوریه این است که قدرت در دست تروریست ‌ها اعم از داعش، جبهه النصره و دیگر گروه‌ها نیفتد. طرح دولت روسیه برای آینده سوریه به شدت به مسئله واقع گرایی، در چارچوب نگاه حاکمیت ملی و بازی قدرت‌های بزرگ وابسته است.

این اقدام روسیه می تواند اقدامی برای اقناع افکار عمومی داخلی آن کشور باشد مبنی بر این که روسیه قدرتمند و نقش آفرین است و تحت تاثیر فشارها و تحریم های غرب آسیب ندیده است. در سطح منطقه ای نیز شرایط خاورمیانه به گونه ای است که برای روسیه برخلاف روندی که در سال های گذشته وجود داشت امروز فرصت هایی پیش آمده است. در این میان می توان به روی کار آمدن حکومت عبدالفتاح السیسی در مصر اشاره کرد. در داخل سوریه یک هدف مهم دیگری نیز از جانب روسیه دنبال می شود که شاید در تحلیل ها تاحدودی مغفول ماند بر این اساس که دولت مسکو، نیروهای چچنی، مسلمانان قفقازی و آسیای مرکزی را که داخل سوریه هستند شناسایی کرده و آماج حملاتش آن نیروها هستند. درواقع روسیه می خواهد به این نیروها تاحد ممکن صدمه وارد آورد و آنها را از صحنه درگیری های نظامی خارج کند.

 در سطح بین المللی هم دولت روسیه از سال 1996 یعنی زمان پریماکوف دائما تاکید کرده که نظام تک قطبی را قبول ندارند و نظام بین الملل باید چند قطبی باشد. ساختار نظام بین المللی چند قطبی به شدت به اقدامات نظامی‌ وابسته است و مادامی که تنها آمریکا، ناتو و برخی کشورهای غربی دست به اقدامات نظامی می‏زدند این  نظام بین المللی تک قطبی خیلی بعد نظامی پیدا نمی‎کرد و بسیاری نظام یک-چند قطبی را مطرح می‎کردند. اما امروز روسیه وارد صحنه شده است و اولین قدرت غیر آمریکایی و اروپایی‌ است که وارد یک اقدام نظامی جدی در خارج از قلمروی خود شده است.

اقدامات روسیه

تاکنون روسیه در بحران سوریه نقش آفرینی جدی داشته است و زمانی که سه سال پیش بحث حمله موشکی آمریکا به سوریه مطرح شد دولت مسکو طرح خلع سلاح شیمیایی سوریه را ارائه داد و این موضوع را منتفی کرد. از سوی دیگر مسکو با تمامی طرفین درگیر در بحران سوریه یعنی هم مخالفان و دولت سوریه و هم بازیگران منطقه ای و بین المللی امکان گفتگو را دارد. دولت روسیه شاید بر اساس برآوردی که از وضعیت گفتگو با این کشورها داشته به این نتیجه رسیده که اگر یک تغییری را از طریق نظامی در شرایط میدانی جنگ ایجاد کند آنها مجبور شوند پای میز مذاکره بیایند. در این میان برداشتی که برخی طرفها از نقشه عملیاتی داخلی سوریه داشتند این بود که دولت سوریه فقط بر کرانه‌های غربی کشور در مجاورت مرز لبنان، اسرائیل و دریای مدیترانه حکومت می‎کند و باقی کشور در اختیار داعش و نیروهای مخالف است.

 دولت روسیه به این نتیجه رسید که اگر وارد عملیات نظامی شود و بر برخی نقاط فشارهایی وارد آورد می تواند این نقشه عملیاتی را برهم بزند و شرایط را به نفع دولت سوریه تغییر دهد تا طرف های غربی و عربی مجبور شوند که پای توافق صلح حاضر شوند. در این شرایط نقش دولت روسیه برای روند صلح بسیار تعیین کننده خواهد بود.

در شش ماه گذشته تلاش داشت طرفین را به هم نزدیک و توافقی بر سر سوریه ایجاد کند اما موفق نشد. در این میان، بر خلاف اروپا و امریکا که راضی بودند اما عربستان و ترکیه خود را برنده می دانستند و مدعی بودند که سوریه به زودی سقوط می کند و نیازی به مذاکره نیست. و دولت روسیه نیز راه کشاندن آنها به پای میز مذاکره را در تغییر صحنه عملیات دانست.

پیامدهای احتمالی

اقدام روسیه ممکن است به پیچیده‌تر شدن وضعیت میدانی و عملیات‌های نظامی منجر شود و احتمال واکنش‌های سایر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی دور از انتظار نیست. دبیرکل ناتو درباره تقویت نیروهایش در مرزهای ترکیه و سوریه، اعلام آمادگی کرده و از طرح تقویت نیروهای واکنش سریع ناتو و ایجاد مقرهای خود در اسلوواکی و مجارستان سخن گفته و در مقابل، روسیه هم از گام های متقابل سخن گفته است. هرچند این اقدامات شاید در ابتدا منجر به رویارویی عملی نشود، اما در شرایط خاص ممکن است شاهد بروز واکنش‌های عملی ناتو باشیم. زیرا صحنه عملیات در سوریه بسیارمتحول و پویاست، به طوری که احتمال ورود قدرت‌های دیگر مانند چین نیز وجود دارد.

در چنین شرایطی، نقش امریکا مهم می شود و می‌تواند جلو تصاعد بحران را بگیرد. امریکایی‌ها ازابتدای تحولات سوریه به‌نوعی منفعل ایفای نقش کرده‌اند وعمدتاً تمایل چندانی به درگیر شدن در منطقه بویژه در سوریه ندارند و گزینه مطلوب آنها موازنه قدرت منطقه‌ای است. آنچه امریکا تا به امروز در سوریه انجام داده بیشتر تحت فشار متحدان و با هدف دلگرم کردن عربستان و ترکیه بوده است.

نکته مهم در این میان آنست که عملیات روسیه در سوریه منافع ملی امریکا و رژیم صهیونیستی را به‌طور جدی به‌خطر  نمی‌اندازد و بلکه عملیات روسیه خطر و تهدید واقعی برای عربستان و ترکیه است و در روزهای اخیر نیز مقامات مسکو و آنکارا تنش‌های لفظی‌ای با هم داشته‌اند.

 اقدام نظامی و حضور نظامی مسکو در شبه‌جزیره کریمه پس از سفر داوود اغلو به آن سرزمین و اینک در جنوب ترکیه و در مرزهای آن باعث شده است، ترکیه خود را به نوعی در محاصره نظامی روسیه ببیند. از سوی دیگر، نفوذ هواپیماهای روسی به حریم هوایی ترکیه برای دولت آنکارا که حامی اصلی گروه‌های افراطی بوده و حکومت متحدش در مصر سقوط کرده و دولت سوریه هم نه تنها سقوط نکرده بلکه حامی نظامی و عملیاتی و هسته ای قدرتمندی مانند روسیه دارد، گران تمام می‌شود و بسیار نگران کننده است. لذا عملیات نظامی روسیه بیش از همه برای جاه‌طلبی‌ها و بلندپروازی‌های ترکیه مشکل ایجاد کرده است و دولت آنکارا نیز ممکن است واکنش‌هایی را نشان دهد و شرایط متفاوت‌تر از 4 سال گذشته شود و چالش‌های جدیدی به‌وجود آید.

واکنش ها

کسانی که مخالف اقدامات دولت روسیه هستند در درجه اول گروه های تروریستی اند که آماج حملات هستند. در درجه دوم حامیان آنها در عربستان و ترکیه و برخی کشورهای دیگر عربی را می توان نام برد. پس از این دو گروه نیز کشورهای اروپایی قرار دارند که دیدگاه های مختلفی دارند. برخی از این کشورهای از اقدام روسیه خوشنودند برخی سکوت کرده اند و برخی نیز آن را محکوم کرده اند. اما آمریکا علیرغم مخالفت های ظاهری و بیانیه هایی که اغلب تحت فشار متحدانش صادر کرده، به نظر می آید که در خاورمیانه طرح خاصی ندارد. باراک اوباما نشان داد که نمی خواهد آمریکا را وارد یک بازی پرهزینه در این منطقه بکند و بر اساس اصل موازنه قوا در منطقه به این موضوع نگاه می کند. لذا عملیات روسیه در سوریه نیز علیه آمریکا نیست و منافع خاصی از این کشور را در خطر نمی‎اندازند.

البته آمریکا اساسا این موضوع را که روسیه به مرحله ای برسد که در خاورمیانه دست به عملیات نظامی بزند، خیلی نمی پذیرد. داستان اقدام نظامی در خارج از مرزها به شکلی که دولت روسیه انجام داده برای پرستیژ آمریکا ضرر دارد ولی منافع مشخصی از این کشور را تهدید نمی کند که لازم باشد واشنگتن واکنش نشان دهد. از طرفی مذاکرات و هماهنگی هایی نیز میان روسیه و آمریکا انجام گرفته و دولت روسیه نیز تلاش دارد که حتی الامکان تعارضی پیش نیاید.

بنابراین اگر قرار باشد کشوری به صورت جدی با اقدامات روسیه در سوریه مخالفت کند در درجه نخست ترکیه و عربستان خواهند بود. این در حالی است که ترکیه چندی است مخالفت هایش را علنی کرده است که فعلا در سطح اعلامی است اما ممکن است وارد حوزه های عملی تری نیز بشود. موضع گیری ترکیه و احتمال واکنش هایی از سوی این کشور برای محدودسازی عملیات روس ها یا مقابله با آنها به روند تحولات در سوریه بستگی دارد. البته مقابله ترکیه با روسیه بعید به نظر می رسد چرا که این مسئله نیاز به حمایت‌های ناتو دارد و ناتو این مسئله را نخواهد پذیرفت. ضمن اینکه اساسا قدرت روسیه به گونه ای است که دولت ترکیه نمی تواند وارد مقابله نظامی شود.

در این میان ممکن است ترکیه تلاش هایی غیر مستقیم برای محدودسازی عملیات مسکو انجام دهد که در این خصوص واکنش های دولت روسیه از اهمیت بسزایی برخوردار ‌است. باید ببینیم آیا دولت روسیه با توجه به تبعات و پیامدهایی که نسبت به آنها آگاهی دارد، حاضر است وارد یک درگیری ولو محدود با دولت‌ ترکیه شود. در مورد بحران فعلی سوریه یک قدم اشتباه از سوی هر یک از کشورها می تواند دنیا را تا مرز یک جنگ جهانی گسترده پیش ببرد. هنوز زود است که بخواهیم راجع به عواقب و نتایج اقدام نظامی مسکو در سوریه صحبت کنیم زیرا نتایج این اقدام وابسته به آن است که در هر قدمی چه اتفاقی می افتد. در نتیجه در میان قدرت های منطقه ای و جهانی عمدتا مدعی اصلی این عملیات ترکیه خواهد بود و نه عربستان. کشورهای اروپایی نیز ضرورتی نمی بینند وارد چنین تقابلی شوند.

نتیجه گیری

روسیه زمان را برای ورود در صحنه نظامی خاورمیانه مناسب تشخیص داده و به خاطر جنایات داعش و تروریستهای منطقه، افکار عمومی در سطح جهان از روسیه تا خاورمیانه و غرب با این اقدام مخالفتی ندارد. فعلا اراده ای جدی برای مقابله نیز وجود ندارد و ضربات وارده بر تروریستها نیز موجب تشویق پوتین می شوند. در این میان عربستان و ترکیه تلاش خواهند کرد که راهی برای پاسخ به شکل غیر مستقیم بیابند. اینک پس از چهار سال اوضاع به گونه ای شده که دولت ترکیه به بازنده اصلی این بحران تبدیل شده و شرائط در داخل و خارج این کشور با ناامنی و حضور یک قدرت جهانی در مرزهای جنوبی مواجه شده است.

در عین حال به نظر می رسد که هنوز خیلی زود است که از نتایج جدی و روشن برای این رویداد سخن بگوییم. اما به احتمال زیاد در صورت موفقیت نسبی روسیه موضوع مذاکره به صورت جدی مطرح خواهد شد و اگر روسیه وارد مذاکره با طرف های غربی شود مسائلی چون بحران اوکراین و تحریمهای غرب را هم ممکن است در مذاکرات مطرح کند. لذا اینجاست که احتمالا مسئله سوریه می تواند به عاملی برای حل و فصل مسائل بین المللی روسیه تبدیل شود و مجموعه ای از ملاحظات در نظر گرفته شود. طبعا این به معنای باخت ایران نیست زیرا یک گزینه خطرناک برای ایران همیشه این بوده است که دولت سوریه شکست بخورد اما در صورتی که روسیه بتواند طرفهای بحران سوریه را به میز مذاکره بکشاند، یک بازی برد برد مطرح خواهد شد که منطق خاص خود را خواهد داشت و حضور ایران و قدرت چانه زنی در آنجا بسیار اهمیت خواهد یافت.

نویسنده: دکتر جهانگیر کرمی
منبع: تابناک / ۲۲ مهر ۱۳۹۴

لینک اصلی: اینجا
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد