مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

نقش عوامل مختلف در تعیین راهبرد روسیه در قبال یمن

پس از حضور هادی در عدن، ولادیمیر دیدوشکین، سفیر روسیه در یمن، بر حمایت کشورش از مشروعیت قانونی ریاست جمهوری عبدربه منصور هادی تاکید کرد. این نخستین موضع رسمی و علنی روسیه در دیدار سفیر این کشور با هادی در عدن در‌خصوص تحولات اخیر این کشور بود. در‌این‌راستا وی اشاره کرد فدراسیون روسیه هیچ تردیدی دربارۀ مشروعیت قانونی رئیس جمهور هادی ندارد   و قطعنامه‌های اخیر سازمان ملل متحد نیز بر این مسئله تاکید کرده است. در‌همین‌جهت با توجه به رویکردهای روسیه در قبال بحران یمن نوشتار زیر به بررسی نقش عوامل مختلف در تعیین راهبرد روسیه در قبال یمن می‌پردازد.

گذشتۀ حضور روسیه در منطقه: سیاست روسیه در خاورمیانه گذشتۀ دیرینه‌ دارد. در زمان شوروی، مسکو با نگاه ایدئولوژیک به خاورمیانه می‌نگریست و بر‌اساس پندارهای مارکسیستی سعی می‌کرد با جریان‌های شبه ‌سوسیالیستی و یا ناسیونال سوسیالیسم پیوندهایی را برقرار کند. رویکرد روسیه در یمن در زمان جنگ سرد بیشتر معطوف به مسائل ایدئولوژیک و محدود کردن محیط مانور آمریکا در خاورمیانه افزایش جایگاه و تعاملات خود در این منطقه بود. لذا بخش مهمی از زیر ساخت ارتش یمن به نوعی به ارتش شوروی وابسته بود.

بعد از فروپاشی عملاً مسکو دوره‌ای از خلا حضور و تعامل با کشورهای همسوی شوروی را تجربه کرد. اما با بحث بیداری اسلامی روسیه مجبور به واکنش شد. در‌این‌بین عوامل مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی موجب شده بود تا روسیه در دو دهه گذشته به یمن توجه اساسی نداشته باشد اما در‌عین‌حال، خروج کامل و فاصله گرفتن از آن را هم برنمی‌تابید.

ابعاد ژئوپلیتیکی یمن: در لیبی روسیه تلاش کرد تا سیاستی به نسبت همسویی با غرب را دنبال کند. این امر موجب شد تا روسیه متوجه شود که این موضوع بیشتر از آنکه در فضای تغییرات سیاسی در خاورمیانه باشد در چهارچوب معمای امنیت و فضای ژئوپلیتیکی خاورمیانه قرار می‌گیرد. لذا برخی در دستگاه سیاست خارجی روسیه معتقدند که آینده تغییرات امنیتی و مناسبات شرق و غرب در خاورمیانه تعریف می‌شود. گذشته از این، باید توجه داشت که مهم‌ترین اهمیت یمن برای روسیه این است که حضور روسیه و پایگاه‌های آن را در دریای سرخ، اقیانوس هند و تنگه باب المندب حفظ کند و این برای حضور بین‌المللی، تجاری و امنیتی روسیه و حضور در شمال آفریقا موثر است.

نوع روابط با ریاض: اخیراً عبدالرحمان ابراهیم الراسی، سفیر جدید عربستان سعودی در مسکو، استوارنامۀ خود را به ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه، تقدیم کرد. سفیر جدید عربستان اعلام کرد تماس‌ها با روسیه ادامه دارد و حتی یک روز قطع نشده است. جدا از این اگر به گفتگوی ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و پادشاه عربستان، بنگریم سلمان تلاش‌های طرف روسی برای عادی‌سازی اوضاع بغرنج در یمن را عالی ارزیابی کرده و به‌خاطر موضع روسیه هنگام تصویب قطعنامه شماره 2216 مورخه 14 آوریل 2015 ابراز حق شناسی نموده است. در مقابل نیز ولادیمیر پوتین در جریان گفتگو ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود را به بازدید از روسیه دعوت کرد.

در‌این‌راستا باید گفت در واقع نوع رابطۀ ریاض با مسکو نقش مهمی در چگونگی رویکرد روسیه در یمن دارد. درهمین‌جهت از نگاه مسکو تصمیم‌گیری روسیه در‌مورد یمن با توجه به متغیر عربستان مهم است. چرا که از یکسو درحوزۀ کنترل قیمت انرژی به‌ویژه نفت، حضور روسیه و یک دولت متمایل به روسیه در یمن، عمدتاً می‌تواند عربستان را تحت فشار گذارد و از جنگ نفت عربستان به‌عنوان یک ابزار برضد روسیه جلوگیری کند. و در بعد دیگری با توجه به اینکه جریان‌های تکفیری- سلفی به‌صورت غیرمستقیم قفقاز و خصوصاً چچن را تحت تاثیر قرار می‌دهند، روسیه می‌تواند از نفوذ خود در یمن برای فشار بر حامیان جریان‌های سلفی و چچنی‌ها استفاده کند و نوعی معامله و چانه‌زنی با حامیان جریان‌هایی که در این منطقه می‌توانند بی‌ثباتی در روسیه ایجاد کنند داشته باشد. در واقع در شرایط کنونی اهرم‌هایی چون وتو، نوع کنش روسیه در یمن و... می‌تواند منجر‌به امتیازهای گسترده روسیه از عربستان و تعدیل نگاه روسیه به یمن منجر گردد.

تصور بازگشت به خاورمیانه: عامل اندیشه «قدرت بزرگ» در سیاست خارجی روسیه و در نگاه سیاست‌گذاران خارجی این کشور به‌ویژه پوتین بیشترین تأثیر را در شکل‌گیری سیاست فعلی روسیه در موضوع سوریه داشته است.  در واقع غم از دست رفتن عظمت دوره‌های تزاری و شوروی از نقاط اشتراک طیف‌های مختلف سیاسی روسیه است. این حس مشترک در تبدیل روسیه به یک «قدرت بزرگ» است و این اندیشه همچنین راهنمای اقدام در سیاست خارجی، و قرائت مسکو از موقعیت خود در نظام بین‌الملل به‌عنوان هویتی مستقل و در‌عین‌حال ممتاز است. از این نگاه تنها در صورتی به روسیه احترام خواهند گذاشت که قدرتمند باشد. بنابراین سیاست پوتین در مقابل غرب در خاورمیانه و در موضوع سوریه، به چالش کشیدن جهان‌گرایی غرب است. در‌این راستا کرملین در خاورمیانه منافع خاص سیاسی و ژئوپلیتیکی برای خود تعریف کرده و بازگشت قدرتمندانه را یکی از لازمه‌های به قدرت رسیدن روسیه می‌داند. اکنون نیز بحران یمن می‌تواند فرصت مهمی برای این بازگشت باشد.

نگاه مقایسه‌ای یمن با اوکراین و سوریه: روسیه هر چند احساس می‌کند که حوزۀ نفوذ گذشتۀ خود را با حمایت از جریان‌های ضد‌غربی و ضد عربستان بازسازی می‌کند اما همزمان تلاش می‌کند هزینه‌ها و خسارت‌های عمده‌ای را متحمل نشود. در واقع نگاه روسیه به یمن با سوریه و اوکراین متفاوت است و حاضر نیست مانند اوکراین به‌صورت نظامی، تقابلی و جدی از منافع خود دفاع کند. ، اما در تلاش است به‌صورت دیپلماتیک، رسانه‌ای و تجاری این ارتباط را حفظ کند. لذا در قطعنامه‌ای که خیلی تند‌تر از قطعنامۀ فعلی بود و قرار بود که علیه انصارالله تصویب شود رای ممتنع را ارائه داد. یعنی حساسیتی که روسیه در اوکراین و سوریه دارد به مراتب در یمن کمتر است. زیرا از لحاظ موقعیت استراتژیک، منابع و قدرت اقتصادی آن کشورها در اولویت بالاتری نسبت به یمن قرار دارند. با‌این‌حال یمن به‌خاطر موقعیت استراتژیک باب المندب اهمیت دارد و روسیه حداقلی از حساسیت و ایستادگی را از خود در بحران یمن در برابر غرب و سعودی بروز می‌دهد.

رابطه با ایران: هر چند روسیه روسیه به‌‌دنبال آن است که در آینده بتواند نقشی را در تجارت و اقتصاد کشورهای خلیج فارس و کشورهای ثروتمند آن بازی کند و آنها را از خود ناراضی نکند اما تلاش دارد بازیگر اصلی و کلیدی باشد و برای رسیدن به این هدف همچنان اولین متحد ایران باقی بماند. در‌همین‌راستا، روسیه با استفاده از این شیوه تلاش می‌کند نقش میانجی را در اختلافات و درگیری‌های منطقه‌ای ایفا کند. در‌این‌‌بین هر چه رویکرد ایران به منافع روسیه در یمن نزدیک‌تر باشد حمایت بیشتری از آن خواهد کرد.

 رقابت با آمریکا و اهرم یمن: امروزه سیاست روسیه این است که بتواند وضعیت موجود در خاورمیانه را مدیریت کند. اما به‌نظر نمی‌رسد هدف روسیه و آمریکا رویارویی مستقیم نظامی با همدیگر باشد. در‌این‌بین روسیه تلاش می‌کند که جدا از افزایش میزان و توان قدرت نظامی خود به‌ نوعی قدرت‌افکنی، حضور فعال و نظامی، تولید ادبیات و گفتمان و پاسخ‌های حقوقی به موقع برای مدیریت بحران را به نمایش گذارد. لذا پوتین با مقاومت مستقیم در برابر توسعه‌طلبی‌های غرب در خاورمیانه درصدد است به غرب نشان دهد مسکو می‌تواند در این منطقه نقش یک متوازن کننده را ایفا نماید.

اما باید توجه داشت که دکترین امنیت ملی و سیاست خارجی روسیه از نوعی پراگماتیسم سیستماتیک پیروی می‌کند و اگر به رفتار‌شناسی رویکرد روسیه در تعامل با غرب بنگریم ممکن است یمن در بزنگاه‌های اصلی بحران اهرمی برای معامله با آمریکا باشد. بنابراین تلاش روسیه این است که یک دولت بی‌طرف و مستقل در یمن به روی کار آید، زیرا روسیه مانند گذشته گرایش‌های ایدئولوژیک و سلطه‌گری ندارد ولی از شکل‌گیری یک دولت کاملاً متحد با غرب و وابسته به آن جلوگیری خواهد کرد.

نویسنده: فرزاد رمضانی بونش
منبع: سایت موسسه ابرار معاصر تهران / 9 خرداد 1394

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد