مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

کارت «پرونده هسته‌ای ایران» در تقابل روسیه و غرب

«جدال ژئوپولیتیکی و بازی صفر روسیه و غرب در اوکراین» که با الحاق شبه‌جزیره کریمه به روسیه عمق زیادی یافته را باید «مقطعی» از جریان دائم رقابت بر سر قدرت در عرصه بین‌الملل دانست که ما بعد آن، از یک سو نحوه جدید توزیع قدرت، موازنه قوا و ترتیبات سیاسی- امنیتی در شرق اروپا و حوزه «سی‌آی‌اس» و از سوی دیگر، جایگاه روسیه، اروپا و امریکا در تعریف این ترتیبات مشخص خواهد شد(1). البته که این «تقابل مقطعی» دیر یا زود جای خود را به «همکاری» خواهد داد،   اما پرواضح است که طرفین برای پیروزی در این کشمکش و «سهم‌گیری» بیشتر از ترتیبات آتی که به حتم در تعیینِ «وزن» آنها در سایر تحولات بین‌المللی نیز تأثیر خواهد داشت، حداکثر تلاش خود را به کار خواهند بست.


استفاده از «کارت‌های» مختلف و فشار به طرف مقابل در سایر حوزه‌ها از جمله این تلاش‌ها است. در این رابطه، غربی‌ها موضوعاتی چون از سرگیری موج سوم گسترش ناتو به شرق، تقویت سپر دفاع ضدموشکی در اروپای شرقی، تعلیق حضور، همکاری یا فعالیت روسیه در نهادهای اروپایی و بین‌المللی (از جمله گروه هشت و ناتو)، تحریم اقتصادی و سیاسی و ... را مطرح کرده و در مقابل، روسیه نیز با تأکید بر بی‌اثر بودن این تهدیدات، در حال ارزیابی «کارت‌های» خود از جمله تقویت نظامی در مرزهای غربی، «جنگ گازی» جدید، کاهش تعامل با ناتو در افغانستان، عدم همکاری با غرب در سوریه و تغییر موضع خود در موضوع هسته‌ای ایران است.

صرفه‌نظر از سایر موارد، سابقه چانه‌زنی‌ قدرت‌های بزرگ با دیدگاه‌ها و منافع متفاوت بر سر پرونده هسته‌ای ایران نشان می‌دهد که این موضوع پتانسیل تبدیل شدن به «کارتِ» بازی میان روسیه و غرب را دارد. هرچند نظر به ارتباط این پرونده با امنیت بین‌الملل، در باب کلیات آن (نبایستگی دستیابی تهران به بمب اتم) میان مسکو، بروکسل و واشنگتن توافق وجود دارد، اما نمی‌توان منکر استفاده تاکتیکی از این کارت شد.

کارنامه روسیه در بیش از یک دهه تمرکزِ بین‌المللی بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران نشان می‌دهد که این کشور ضمن ادعای حفظ مواضع اصولی خود در قبال این موضوع، در مقاطعی این استفاده تاکتیکی را در دستور داشته است. در این رابطه و در یک برآورد کلی، می‌توان به نوسانات مواضع روسیه از جمله رویکرد احتیاطی مسکو در همکاری با غرب در موضوع فعالیت هسته‌ای ایران در دوم ریاست‌جمهوری پوتین (2008-2004)، همکاری نزدیک‌تر با غرب در فشار بر تهران در دوره ریاست‌جمهوری مدویدیف (2012-2008) و در شرایط فعلی (دور سوم ریاست‌جمهوری پوتین) بازگشت به رویکرد احتیاطی در قبال این برنامه و همکاری محدود با غرب در فشار بر ایران اشاره کرد.

همچنان که روندها نشان می‌دهد دلیل این نوسانات بیش از هر چیز به نوع رابطه مسکو با واشنگتن باز می‌گردد. با این ملاحظه، در شرایط حاضر که روابط آنها دوره‌ای دیگر از تنش را تجربه می‌کند، انتظار تأثیرگذاری این تنش بر سایر موضوعات بین‌المللی از جمله پرونده هسته‌ای ایران بی‌راه نیست. در بررسی این امکان و احتمال بازی تاکتیکی روسیه با این موضوع در واکنش به فشار غرب بر این کشور در اوکراین، باید سه مولفه؛ اهداف و منافع آن در این برنامه، شرایط بین‌المللی حول این موضوع و موضع تهران را در نظر داشت. به لحاظ راهبردی، روسیه سه اصل یا منفعت مهم را مسئله هسته‌ای ایران دنبال می‌کند؛
   1- ممانعت از دستیابی تهران به بمب اتم
   2- ممانعت از اقدام نظامی علیه ایران
  3- ممانعت از قرار گرفتن ایران در مدار امریکا به تبع فشارها(2)  

در سوی دیگر، در یکی ارزیابی کلان چهار سناریو را می‌توان برای آینده برنامه هسته‌ای ایران در نظر گرفت؛
  1- دستیابی ایران به بمب اتم
  2- اقدام نظامی علیه ایران
  3- تسلیم ایران به فشارهای غرب
  4- توافق هسته‌ای و تثبیت ایران به عنوان یک قدرت هسته‌ای صلح‌آمیز

همچنان که پیداست، در مقطع کنونی سیر امور در مسیر سناریوی چهارم در جریان است و با توجه به موضع اصولی دولت آقای روحانی در احتراز از سه سناریوی اول و تحقق سناریوی چهارم، حداقل در کوتاه مدت نمی‌توان سوق به سناریوهای اول تا سوم را انتظار داشت. بر همین اساس، در شرایط حاضر مانور تاکتیکی روسیه در این سه سناریو نمی‌تواند محلی از اعراب داشته و تأثیراتی ایجاد کند. لذا، به نظر می‌رسد امکان مانور روسیه تنها به سناریوی چهارم محدود است.

به این نحو که مسکو با پذیرش صریح‌تر حق ایران به ادامه برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای و اعمال این رویکرد در «سیاست عملی» خود، می‌تواند با نزدیک کردن موضع خود به موضع ایران و تالی آن ایجاد اعتماد پایدارتر در تهران، به تقویت اصل مفهومی و عملیِ ضرورت مقابله با زیاده‌خواهی‌های غرب مبادرت کند. هم‌زمان، مسکو از سوق تحولات به سه سناریوی اول که مورد اول آن امنیت و منافع ژئوپولتیکی مسکو را به چالش خواهد کشید و موارد دوم و سوم نیز پیشبرد منافع غرب به ضرر مسکو را به دنبال خواهد داشت، ممانعت به عمل می‌آورد.

با این وجود، چگونگی شرایط و سیر امور از کاهش قدرت مانور روسیه در سناریوی چهارم حکایت دارند. چرا که وجود «ریسک» از یک سو و نتیجه «نامشخص» از سوی دیگر مسکو را به احتیاط وادار می‌کنند. «ریسک» از این جهت که روسیه احتمال تبدیل سناریوی چهارم به سناریوی اول از سوی تهران را از نظر دور نمی‌دارد. مسکو هم‌پای غرب و شاید بیشتر، از سوق احتمالی ایران به ساخت بمب اتم نگران و در این خصوص نسبت به تهران بی‌اعتماد است. بسیاری از تحلیل‌گران و سیاست‌مداران روس به این باور رسیده‌اند که ایران مصرانه در پی پیشبرد برنامه هسته‌ای خود از جمله در بُعد نظامی است و هرچند در برخی مواقع این برنامه را موقتاً متوقف یا کُند کرده، اما در هر شرایط امکان سرعت دادن به آن را دارد.

«نامشخص» نیز از این جهت که تلاش تاکتیکی روسیه برای نزدیک شدن به ایران در شرایط فعلی ضرورتاً با پاسخ مثبت و گسترده از سوی تهران مواجه نخواهد بود. چرا که آقای روحانی می‌داند که این امر می‌تواند با برانگیختن برخی حساسیت‌های «غیرضرور»، سیاست چندبرداری و تنش‌زدائی آن در عرصه خارجی را با چالش مواجه کند. این در حالی است که همین رویکرد و تأکید ایشان بر «اعتدال» در سیاست خارجی و تعامل «سازنده» با جهان (که با تغییرات «روشی» و تاکتیکی در مذاکرات هسته‌ای ایران با 1+5 همراه بوده)، از علت‌های اصلی سوق پرونده هسته‌ای ایران به حل دیپلماتیک و کاهش نسبی فشارها و تهدیدها است.

طی همین تغییرات، تهران با رویکردی عملگرا گفتگوی موثر با طرف «اصلی» یعنی «غرب» را در دستور قرار داده و تمایل زیادی به استفاده از نقش «واسطه‌ای» روسیه و چین نشان نداده است.(3) این رویکرد که با اقبال غرب مواجه شده و به نظر می‌رسد اهداف گسترده‌تری از تعامل بر سر برنامه هسته‌ای را دنبال می‌کند، رأی به کاهش نقش مسکو در این موضوع و در سناریوی چهارم می‌دهد. این وضعیت در مذاکرات نوامبر 2013 در ژنو پیرامون برنامه هسته‌ای ایران و نقش نه چندان جدی روسیه در حصول توافق مشهود بود و این گمانه را ایجاد کرد که حل نهایی این مسئله با نقش آفرینی «کمتر» مسکو نیز قابل حصول است.

البته، به نظر می‌رسد مسکو نیز به محدودیت‌های استفاده از کارت «پرونده هسته‌ای ایران» در تقابل جاری خود با غرب وقوف دارد و می‌داند که کاربرد «ناصحیح» آن می‌تواند به حاشیه‌ای شدن بیشتر نقش این کشور در این موضوع بینجامد.

نویسنده: علیرضا نوری
منبع: سایت موسسه ابرار معاصر تهران / 23 فروردین 1393

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد