مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

مطالعات ایران و روسیه

سیاست خارجی و بین‌الملل

ترامپ علیه ایران، آیا انفجاری رخ خواهد داد؟

اظهارات دونالد ترامپ در رابطه با توافق هسته ای ایران رسانه های گروهی کل جهان را به جنب و جوش درآورده است. اقدامات خصمانه او در قبال ایران چه پیامدهایی در بر خواهد داشت؟ نقطه نظر دولت روسیه در رابطه با این مسئله چیست؟ آندری کلیموف، معاون رئیس کمیته امور بین الملل شورای فدراسیون روسیه، به سئوالات «پراودا رو» در این موضوع پاسخ داده است؛  

شما بارها، در این خصوص گفته اید که ایران – همسایه روسیه است و ما نمی توانیم نگران برنامه نظامی و هسته ای این کشور نباشیم. منظور از سنجش نظامی برنامه هسته ای ایران چیست؟


هر کشوری که به فن آوری هسته ای دسترسی دارد، این توان را دارد که با تلاش اندک و نشان دادن اراده سیاسی، به عناصر هسته ای و نظامی دست یابد. در این میان، این به معنای آن نیست که ایران به طور مسلم، بمب هسته ای تولید خواهد کرد و یا، تولید می کند و یا حتی، آن را تولید کرده است که برخی از یاران و مخالفان خارجی ما چنین عقیده ای دارند. در این خصوص سخنی در میان نیست.

ایران بارها، در عرصه های بین المللی گوناگونی گفته است: «ما نیاز به انجام تحقیقات در عرصه های هسته ای داریم، اما فقط با هدف پیگیری برنامه های صلح آمیز، دستیابی به انرژی هسته ای در نیل به اهداف صلح آمیز و اهداف تحقیقاتی». ایران غیر از این سخن دیگری ایراد نکرده است.

در رابطه با روسیه باید گفت که ما همواره، در سطح رسمی گفته ایم و می گوییم که ما در اثبات این که ایران چنین طرحی را آغاز کرده است، اطلاعات موثقی در دست نداریم. اما، در رابطه با این که ایران مانند هر کشور دیگری که دارای قوه علمی، فنی و فن آوری لازم است، قادر است در شرایط مشخصی، از این عنصر نظامی نیز برخوردار شود، من فکر می کنم، هیچ کارشناس جدی نمی تواند آن را رد کند.

ما می دانیم که روسیه و ایران محکوم به ادامه حیات در کنار یکدیگر هستند و ما باید همه موارد حتی، اوضاع فرضی را نیز در نظر بگیریم. و این فقط به ایران مربوط نمی شود. این مسئله شامل کره شمالی نیز می شود که هنوز به طور کامل معلوم نیست چه چیزهایی در اختیار دارد. این کشور بعید است که بمب هیدروژنی در اختیار داشته باشد، اما آشنایی اش با فن آوری هسته ای، صد در صد است. و البته، هیچکس تردیدی در این ندارد که این کشور احتمال دارد، در شرایط مشخصی، فن آوری هسته ای را به کار برد. اگرچه، ارزیابی های مسکو، واشنگتن و یا سئول در خصوص درجه پیشرفت آنان در این زمینه از همدیگر متمایز است.

از این رو، در مورد ایران نیز ما نمی توانیم این کشور را جدای این مسئله فرض کنیم. ما باید چنین خطراتی را در مورد هر کشوری ارزیابی کنیم و منظور از بیانات رسمی دولت ما مبنی بر این که ما موافق تشدید رژیم منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی هستیم نیز دقیقاً همین نکته است. زمانی که ما به همراه دیگر کشورها در شورای امنیت سازمان ملل متحد در چارچوب گروه ١+٥ پرونده هسته ای ایران را بررسی می کردیم، هدفمان این بود که این برنامه کمترین خطری به همراه نداشته باشد، از جمله، برای کشور ما که در عمل با ایران همجوار است.

در این زمینه، ارزیابی شما از اظهارات دونالد ترامپ در رابطه با این که او حاضر است، توافق هسته ای با ایران را فسخ و یا بار دیگر بررسی کند، چیست؟ زیرا، ایرانی ها به هر گونه و گوشه و کنایه های مربوط، به طور قطعی اعلام کرده اند که بروز هر گونه تغییر در این توافق، به فسخ کامل آن منجر خواهد شد؟

طی ٣٠ – ٢٥ سال اخیر، آمریکا بر کشورهای پادشاهی حاشیه خلیج فارس تکیه کرده است که شامل جوامع سنی می باشند. در پی وقوع انقلاب اسلامی در سال ١٩٧٩ میلادی، در ایران، و به قدرت رسیدن آیت الله خمینی [(ره)]، کشورهای حاشیه خلیج فارس متحمل ضربات روانی شدند و این ضربه روانی آنها را ناگزیر ساخت تا رفتار خصمانه ای را در قبال ایران در پیش گیرند. اگر، شما یادتان باشد، بعد از گذشت مدت کمی، در سال ١٩٨٨ میلادی، آنها هواپیمای مسافربری را که به سمت جنوب ایران و بر فراز خلیج فارس پرواز می کرد، سرنگون کردند.

آنها به سهولت این هواپیما را منهدم کردند و حتی، عذرخواهی هم نکردند. آنها نگفتند که این کار ما نبوده است. آنها گفتند: «بلی، ما این هواپیما را منهدم کردیم و بعد از این نیز چنین خواهیم کرد». البته، در تهران نیز ممکن نبود این موضوع را از یاد ببرند. یعنی، این درگیری، فقط به سلاح هسته ای مربوط نمی شود و حساب های دیگری نیز مطرح است.

در مجموع، از یک سو – منافع سرمایه گذاری و منافع نفتی مرتبط با این کشورهای پادشاهی سنی حاشیه خلیج فارس مطرح است و از سوی دیگر – این رویدادها، ماهیت معنوی - اخلاقی و سیاسی دارد.

جذب ایران به رویدادهای مشخص در گذشته و از جمله، جنگ ایران و عراق و سپس، مناقشات در خاور نزدیک نیز نقش دارد: روابط ایران با «حزب الله» و در پی آن، با اسرائیل؛ و همچنین، جنگ لبنان، زیرا جنگ داخلی در لبنان بیشتر با روندهایی در ارتباط بود که من پیش از این در خصوص آنها صحبت کرده ام؛ مناقشه اخیر در سوریه؛ حمله آمریکایی ها به عراق و قرابت ایران و عراق. تمامی این موارد در عمل، گروهی از منافع را مطرح می کند که از همین جا نشأت می گیرند.

بدین ترتیب، پرونده هسته ای – فقط بخشی از مشکلات در روابط این دو کشور: ایران – آمریکا است. در این خصوص که تا چه حد این توافق می تواند به راحتی از اعتبار ساقط شود و اینجا چه چیزی در انتظار آقای ترامپ است را من نمی دانم و این که هدف نهایی او چیست را هیچ کس نمی داند. اما، در حال حاضر، هر گونه قرارهای اتخاذی از سوی ترامپ، به صورت خودکار با مخالفت حزب دموکرات و بخشی از جمهوری خواهان مواجه می شود.

قرار مرتبط با ایران از سوی اوباما اتخاذ شد که در این رابطه، با سازش نسبی این قشر از جامعه آمریکا نیز همراه بوده است. من نمی گویم که این یک سازش کامل بوده است، اما در هر صورت، سازش نسبی در کار بوده است. در این مورد، ترامپ نیز ناگزیر است در داخل آمریکا با مخالفت هایی مواجه شود که در حال حاضر، مطرح است - جنجال مرتبط با صدور ویزا، جنجال مرتبط با احداث دیوار میان آمریکا و مکزیک و غیره. یعنی، هم دموکرات ها و هم، بخشی از جمهوری خواهان با این اقدامات وی مخالف هستند.

و اما، نکته دوم، در این مسئله، طیف وسیعی از کشورها ذی نفع هستند و سازمان ملل متحد که پشتیبان دولتی این روابط بوده است نیز جای خود را دارد. به موازات روسیه، این شامل کشورهایی است که از یاران در ناتو و جزء کشورهای نزدیک به ایران می باشند. از جمله، چین که ایران تلاش می کند، با این کشور روابطی برقرار کند. البته، این مشکل بسیار جدی است، زیرا حل آن کار چندان آسانی نیست.

و آخرین نکته ای که می خواهم به آن اشاره کنم این است که چرا در حال حاضر، بسیاری از کشورها تلاش می کنند یا به سلاح هسته ای دست یابند و یا تظاهر به داشتن آن می کنند و یا در صدد دستیابی به فن آوری هسته ای نظامی هستند. زیرا، تجربه لیبی نشان داد که اگر کشوری سلاح هسته ای در اختیار نداشته باشد، در آن صورت تا حدودی به زانو در آوردن رهبر آن کشور کار بسیار آسانی خواهد بود و نمونه عراق نیز اثبات این موضوع است. و اگر، قرار است کسی به خاطر آزمایشات کنونی موشک های بالستیک در کره شمالی و یا آزمایش چنین سیستم هایی در ایران سرزنش شود، این فقط باید پیشینیان اوباما در کاخ سفید باشند.

در حال حاضر، اوضاع ضد و نقیضی به وجود آمده است - مشکلات عرب ها توسط نیروهای عربی حل نمی شود. در حال حاضر، ترکیب پیچیده ای شکل گرفته است و سرنوشت سوریه را روسیه، ایران و ترکیه تعیین می کنند. من صد در صد مطمئنم که در این کشور، اسرائیل نیز تکیه گاه های خود را دارد. اما در این کشور، صدای عرب ها چندان بلند به گوش نمی رسد. شما نقش ایران را در این مناقشه خاور نزدیک چگونه ارزیابی می کنید؟ -تفاوت میان کشورهای پادشاهی حاشیه خلیج فارس و ایران چیست؟

در ایران کمیته ایالتی واشنگتنی فعال نیست. من نمی توانم بگویم که کمیته ایالتی واشنگتن به طور کامل، در کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز فعال است، اما آنجا روابط، در هر صورت، با روابط میان کاخ سفید و کی اف کنونی تفاوت دارد. در مورد کی اف باید گفت که در اینجا رهبری معلوم و زیر دستانش این وظیفه را بر عهده دارند، اما در مورد ارگان ایالتی واشنگتن روابط پیچیده تر است. با این همه، رابطه ای هست. اما، در مورد ایران چنین نیست. یعنی، نیرویی وجود ندارد که بتواند ایران را اداره کند و یا در رهبری آن مشارکتی داشته باشد.

سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه ما، گفته است که در حال حاضر، روسیه قصد دارد، پیشنهاد مرتبط با ابتکار عمل روسیه در رابطه با برقراری امنیت در خلیج فارس را که زمانی آن را مطرح کرده بود، بار دیگر مطرح کند. سخنانی پیرامون امکان میانجی گری روسیه میان عربستان سعودی و کشورهای پادشاهی سنی حاشیه خلیج فارس در یک سوی خلیج و ایران شیعه در آن سوی خلیج مطرح است. آیا شما معتقدید که چنین میانجی گری ممکن است و به جا و قابل اجرا است؟

قوه چنین میانجی گری زیاد است و مقدمات عینی نیز فراهم است. من شخصاً احساس می کنم که روابط نمایندگان جهان عرب با ما تغییر کرده است که ارتباطی با جناح و سازمان های رژیم های حامی ایران ندارند. در حال حاضر، این روابط تغییر کرده است و دست کم، در سطح تاکتیکی و در قبال بسیاری از مسائل چنین است، زیرا آنان شاهد بودند که روسیه به وظایف خود در قبال اسد به عنوان یک متحد پایبند ماند.

و البته اینجا فقط مسئله اسد نیست، آنان شاهد بودند که ما این آمادگی را داریم که اگر لازم باشد، برای پایبند ماندن به وعده ای که برای کسی داده ایم، حتی در برابر جهان ایستادگی کنیم. اما، آمریکایی ها چنین نیستند. آنان در طول یک سال بارها دیدگاه های خود را به طور کلی تغییر می دهند و کشورهای عربی نیز این امر را به خاطر دارند.

دوم این که ما آمادگی داریم این کار را فقط به سطح انتشار بیانیه ای محدود نکنیم و حضور نیروهای نظامی - فضایی و حضور یگان های پلیس نظامی ما و امور برخی از مراکز آشتی جویانه مان بهترین گواه بر این مسئله است.

مصاحبه با:
آندری کلیموف، معاون رئیس کمیته امور بین الملل شورای فدراسیون روسیه
منبع: اداره کل رسانه های خارجی وزارت ارشاد به نقل از «پراودا.رو» / 3 مارس 2017

لینک اصلی: اینجا
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد